بازگشت

متوكل و قصد ويران كردن مزار به سال 237


باز مسلمان ها و دوستان اهل بيت عليهم السلام ساكت ننشستند، ازجان و مال گذشتند و به زيارت قبر پسر پيامبر صلي الله عليه و اله شتافتند. اين جريان به متوكل مخابره گرديد، بسيار ناراحت شد، ضمير شيطاني او آتش گرفت، مجددا به سال 237 دستور ويران كردن آن را داد.

تاريخ نويسان معتبر مانند تاج الدين [1] در كتاب «اخبار الخلفاء» و قرماني [2] در «اخبار الدول» برآنند كه:

متوكل دستور داد به سال 237 قبر امام حسين عليه السلام و خانه هاي مجاور را خراب كنند و از رفت و آمد مردم جلوگيري نمايند و تكرار اين عمل فجيع در فاصله هاي كم چنان دل ها را جريحه دار و موجب تنفر و انزجار مسلمين گرديد كه طبقات مختلف بغداد در مسجدها، ديوارها، كوچه ها، بازارها و معابر و مجامع عمومي فحش و ناسزا بر متوكل نوشتند و شعرا در هجوم و توبيخ متوكل شعر سرودند.

علي بن عباس مشهور به «ابن الرومي» كه از شعراي نامي محسوب است و



[ صفحه 246]



معتضد شانزدهمين خليفه عباسي از ترس هجو، او را مسموم نمود و در سال 283 درگذشت، در كتاب «ستاره هاي فضيلت» در بخش طيره و تفأل از نظر اسلام، شرح حال او نگارش يافته رجوع شود.

وي در هجو متوكل اشعار ذيل را سروده است:



امامك فانظر أي نهجيك تنهج

طريقان شتي مستقيم و أعوج



و قد ألجمتكم خيفة القتل منكم

و في القوم حاج في الحيازيم حوج



و لم تقنعوا حتي استثارت قبورهم

كلابكم منها بهيم و ديزج



ابوالحسن علي بن محمد بن نصر بن منصور بن بسام بغدادي معروف «ابن بسام» از اعيان شعراي قرن سوم متوفاي 302 به هجوگويي معروف بود و كسي از امير و وزير و برنا و پير از آسيب زبان وي ايمن نبود. اشعار ذيل را در هجو متوكل سروده:



تالله ان كانت امية قد أتت

قتل ابن بنت نبيها مظلوما



فلقد أتاه بنو أبيه بمثله

هذا لعمرك قبره مهدوما



أسفوا علي أن لا يكونوا شاركوا

في قتله فتعره رميما [3] .

تظاهرات ضد عباسي به جائي رسيد كه اين مرتبه نتوانست به منظور شوم خود مانند گذشته ها دست هاي گناهكارش مرتكب شده بود انجام دهد.

از جهتي هم ساكنين كربلا در مقابل مأمورين عكس العمل نشان داده و مانع شدند، به طوري كه شيخ طوسي رحمه الله از قاسم بن احمد بن معمر الاسدي كه از علماي سيره و مقيم كوفه است نقل مي كند كه وي مي گويد:

هنگامي كه متوكل در سال 237 هجري يك تيپ از سپاه خود را با فرماندهي يك سرتيپ براي تخريب قبر امام حسين عليه السلام و قدغن كردن زوار به نينوا اعزام كرد و سپاه به نينوا رسيد. آنان شروع به عمليات خود كردند.

يك مرتبه اهل عراق ريختند و جلوگيري نمودند و گفتند: اگر همه ما را بكشيد ما از زيارت امام حسين عليه السلام دست بردار نخواهيم شد.



[ صفحه 247]



وقتي ديدند كه اگر برخلاف گفته آنان رفتار شود، همه شان جان به كف حاضر به مرگ هستند و جريان را به متوكل گزارش نمودند.

متوكل به فرمانده آنها نوشت: كاري نداشته باش و به سوي كوفه عزيمت كن و چنان تصور كن كه براي اصلاح امور آنان آمده اي. به امر متوكل سرتيپ به بغداد برگشت. [4] .

معلوم مي شود در ظرف مختصر و فرصت ناچيز اعاده بناء با سرعت هر چه تمام تر انجام گرديده اما بانيان كه بوده؟ بايد بگوييم خود اهل سواد و ساكنين نينوا بوده اند.

و هر چه متوكل درباره قبر ريحانه ي پيامبر صلي الله عليه و اله تحقير و توهين و تخريب مي نمود، مسلمين به اعمال ضد عباسي دست مي زدند و دماغ آنها را به خاك مي ماليدند.

بديهي است مسلماناني كه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مي آمدند يك زمين خالي ويران را كه زيارت نمي كردند، طبعا قبر را فوري تعمير كرده به زيارت مي پرداختند.

از روايت «امالي» معلوم مي شود كه حكومت متوكل در نتيجه تكرار اعمال شوم خود رو به ضعف گذاشته و عظمت و قدرت خود را از دست داده و به حدي موهون و منفور شده بود كه مردم متمرد شده و در مقابل سپاه او دست به تظاهر زده و تهديدشان مي كردند و متوكل از انقلاب آنها به وحشت افتاد و فرمانده سپاه را برگردانيد.


پاورقي

[1] تاج الدين بن عليا نجب معروف به «ابن ساعي» خازن كتابخانه متنصر خليفه 36 عباسي 640 - 623 بوده، در علم تاريخ تبحر كامل داشت تأليفات زيادي دارد به نام «اخبار الحلاج»، «اخبار الخلفاء»، «اخبار الربط»، «اخبار قضاة بغداد»!، «اخبار الوزراء» و غيره به سال 674 وفات يافته است. ريحانة الادب: ج 5 ص 365.

[2] احمد بن يوسف قرماني صاحب «تاريخ اخبار الدول و آثار الأول» سال 1019 در دمشق فوت كرده و در مقبره فراديس مدفون گرديد. ريحانة الأدب: ج 3 ص 288.

[3] ريحانة الادب: ج 1، ص 161.

[4] امالي شيخ طوسي: ص 209. تظلم الزهرا عليهاالسلام: ص 217.