محصول تدبير امام هادي(ع)


حيات اهل بيت عليهم السلام و حوادث و رخدادهاي دوران ولايت و رهبري آنان، عصاره ي خلقت است. هيچ حماسه و فاجعه، تدبير و تقيه و نيز تعليم و تربيتي همانند روزگار آنان وجود نداشته و نخواهد داشت. پي بردن به حقايق اهل بيت عليهم السلام، رسالت و شيوه هاي تبليغي و براندازي دشمنان راه خدا در عصر ايشان مي تواند جامعه ي انساني را از شقاوت و حرمان و جاهليت برهاند. يكي از حلقه هاي نوراني خاندان وحي، وجود مبارك حضرت امام هادي عليه السلام است كه به نوعي مي توان آن حضرت را بنيان گزار تحولات فكري و فرهنگي دوره اي از زندگي مسلمانان ناميد. البته هر كدام از حضرات معصومين متناسب با مقتضيات زمان و ظرفيت آمادگي جامعه ي مسلمانان، نسبت به مديريت بر تحولات اجتماعي، سياسي، عقيدتي و تحكيم پايه هاي فرهنگ ديني اهتمام داشته اند و حاكميت هاي جور و اختناق هرگز نتوانستند خط اهل بيت عليهم السلام را از حيات جامعه ي اسلامي پاك كنند. آن ها تحميل مظلوميت كردند اما هدايت اهل بيت عليهم السلام و عظمت پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام هيچ گاه مخدوش نشد.

عصر امام هادي عليه السلام و شخصيت والامرتبه ي آن حضرت ويژگي هاي خاص خود را داشت. آن حضرت در نيمه ي ذي الحجه سال 212 به دنيا آمد و در هشت سالگي پس از شهادت والد گرانقدر خود حضرت امام جوادالائمه عليه السلام عهده دار امر امامت شد و تا سال 254 به مدت سي وسه سال علاوه بر امامت امت و تحمل شش طاغوت از طواغيت بني عباس، آحاد مردم از دوست و دشمن ايشان را به عامل دين، فقيه جامع، امين بزرگ و طيب و تقي مي شناختند.
سازمان وكالت از سوي امام معصوم داراي چنان قوام و استحكامي شد كه مجموعه نيازهاي فكري، اقتصادي، سياسي و اجتماعي مسلمانان را توليت و كفايت مي كرد و مراكز با عظمت علمي و حديثي مانند قم و نجف و مشهد، محصول تدبير والاي حضرت امام هادي عليه السلام است.

اگرچه پسران بني عباس با شعار (الرضا من آل محمد) افكار عمومي امت اسلامي را به استخدام خود در آوردند و با استفاده از ظرفيت ديني، علمي و مديريتي وقت جهان اسلام از يك سو و بهره برداري از نفرت آحاد جامعه ي مسلمانان نسبت به بني اميه و بني مروان از طرف ديگر شرايط ويژه اي را تحميل كردند، اما اين فريب طبيعتاً نمي توانست ماندگار باشد. لذا تدريجاً با فاصله گرفتن از شعار اوليه، حذف عناصر مؤثر و كارآمد و برخوردهاي بي رحمانه ي متعددي پديد آمد. اما آنچه باعث به فراموشي سپرده شدن نحله هاي انحرافي و در هم كوبيده شدن فتنه ها شد، حضور با عظمت و تدابير اساسي حضرت هادي عليه السلام در حوزه هاي سياسي، علمي و اعتقادي مسلمانان بود كه هر تفرقه اي را به وحدت مي رساند.

استحكام سازمان وكالت

مثلاً اگر چه موضوع نيابت و وكالت از سوي امام معصوم عليه السلام در دوره هاي پيش وجود داشت اما در عصر امام هادي عليه السلام اين تدبير ارزنده و مؤثر به عنوان يك نهاد رسمي و سازمان يافته، از برجستگي هاي ويژه اي برخوردار شد و نهاد مرجعيت شيعه به عنوان نهادي راهبردي و مدل ساز چنان عظمتي پيدا كرد كه به عنوان بي نقص ترين سلسله ي پس از عصمت و طهارت، ضمن ارتباط مأموم با امام عليه السلام، در هم كوبنده ي بحراني بود كه پيش روي امت اسلامي پهن مي شد. شما مي بينيد كه حتي موضوع حبس و حصر امام معصوم عليه السلام با دقت عمل و فرصت شناسي و وظيفه مداري مخلصانه ي وكلاي امامان معصوم باعث نشد كه جامعه ي اسلامي از دسترسي به هدايت ناب اهل بيت عليهم السلام محروم بماند.

سازمان وكالت از سوي امام معصوم داراي چنان قوام و استحكامي شد كه مجموعه نيازهاي فكري، اقتصادي، سياسي و اجتماعي مسلمانان را توليت و كفايت مي كرد و مراكز با عظمت علمي و حديثي مانند قم و نجف و مشهد، محصول تدبير والاي حضرت امام هادي عليه السلام است. به هر حال تحصيل و وصول مباني و مسائل فقهي و كلامي از يك مجمع مورد اعتماد، به جامعه مصونيت مي بخشيد.

تاريخ به ما مي گويد كه شكست و ائتلاف نحله هاي انحرافي و شبهه آفرين در حوزه هاي توحيد، امامت و اعتقادات مردم و دفاع از قرآن و احاديث رسالت و امامت و روشن ماندن چراغ هدايت در زندگي بشر، محصول دورانديشي و تمهيد ژرف آن حضرت، پدر و فرزندان گرانقدر اوست.

***