بازگشت

احترام بي اختيار


سوم امين الدّين طبرسي از محمّد بن حسن اشتر علوي روايت كرده كه گفت: من و پدرم بر در خانه متوكل بوديم ومن در آن وقت كودك بودم وجماعتي از طالبيين و عباسيين وآل جعفر حضور داشتند وما واقف بوديم كه حضرت ابوالحسن علي هادي عليه السلام وارد شد تمامي مردم براي او پياده شدند تا آنكه حضرت داخل خانه شد. پس بعضي از آن جماعت به بعضي ديگر گفتند كه ما چرا پياده شديم براي اين پسر نه او از ما شرافتش بيشتر است ونه سنش زيادتر است، به خدا سوگند كه براي او پياده نخواهيم شد. ابوهاشم جعفري گفت: به خدا كه وقتي اورا ببينيد براي او پياده خواهيد شد در حالي كه خوار باشيد. پس زماني نگذشت كه آن حضرت تشريف آوردند چون نظر ايشان بر آن حضرت افتاد تمامي براي او پياده شدند ابوهاشم به ايشان فرمودند: آيا شما نگفتيد كه ما پياده نمي شويم براي او چگونه شد پياده شديد؟! گفتند: به خدا سوگند كه نتوانستيم خودداري كنيم تا بي اختيار پياده شديم. (1)

***

1- (إعلام الوري) طبرسي 2/118.