بازگشت

دانش


يكي از محورهاي اساسي و از سترگ ترين پشتوانه هاي امامت، دانش امام است كه بر اساس آن بشريت از كوره راه هاي نابودي رهايي مي يابد. شخصيت علمي امام هادي (ع) از همان دوران كودكي و پيش از امامت ايشان شكل گرفته بود. مناظره هاي علمي، پاسخ گويي به شبهه هاي اعتقادي و تربيت شاگردان برجسته نمونه هاي برجسته اي از جايگاه والاي علمي امام هادي (ع) است. او در همان كودكي مسائل پيچيده فقهي را كه بسياري از بزرگان و دانشمندان در حلّ آن فرو مي ماندند، حل مي كرد. گنجينه اي پايان ناپذير از دانش و چكاد نشيني در بلنداي بينش بود. دشمن ساده انديش به خيال در هم شكستن وجهه علمي ايشان، مناظره هاي علمي تشكيل مي دهد، ولي جز رسوايي و فضاحت ثمره اي نمي بيند. از اين رو، به بلندي مقام امام اعتراف مي كند و سر تسليم فرود مي آورد. (1)

با اين همه، متوكل، مانع نشر و گسترش علوم از سوي ايشان مي شده همواره در تلاش بود تا شخصيت علمي امام بر مردم آشكار نشود. از اين رو، امام را تحت مراقبت شديد نظامي گرفته بود و از ارتباط دانشمندان علوم و حتي مردم عامي با ايشان جلوگيري مي كرد. دشمنان، پرتو گيتي فروز آن آفتاب علم و معرفت را مي ديدند و خفاش صفت با چشماني شب زده به خيال شب پرستي، از فروزندگي اش چشم فرو مي بستند و با شمعي به جنگ آفتاب مي رفتند و مناظره به راه مي انداختند. با اين حال، امام با صبري بي پايان، لحظه ها را به كار مي گرفت و تيرگي جهل را با نور دانش خود مي زدود. او در بيان پرتو افشاني چهارده خورشيد تابنده علم مي فرمود:

اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است. تنها يك حرف آن نزد آصف [بن برخيا] بود كه وقتي خدا را بدان خواند، زمين براي او در هم پيچيده شد و تخت بلقيس را نزد سليمان نبي آورد. آن گاه زمين گسترده شده و به حال اول خود برگشت. تمام اين ها در يك چشم برهم زدن انجام گرفت، ولي نزد ما هفتاد و دو حرف از آن وجود دارد كه يك حرف آن نزد خدا مانده [و بقيه را به ما داده] كه در خزانه دانش غيب او به خودش اختصاص دارد. (2)

او به تمامي زبان هاي عصر خود از قبيل هندي، تركي، فارسي و … آگاه بود و حتي نوشته اند كه در جمع فارسي زبانان به زبان خودشان سخن مي گفت. (3)

اظهار نظرهاي «يزداد نصراني» ، شاگرد «بختيشوع» درباره دانش امام هادي (ع) بسيار مهم است. او پزشك مخصوص دربار معتصم بود. چيرگي امام در دانش، به اندازه اي او را مجذوب خود كرده كه در توصيف مقام علمي ايشان گفته بود: «اگر بنا باشد آفريده اي را نام ببريم كه از جهان غيب آگاهي داشته باشد، او (امام هادي (ع)) خواهد بود» . اين سخن نتيجه تنها ديدار كوتاه او با امام بود. (4)

***

1) الفصول المهمه، ص 267.

2) دلائل الامامه، محمد بن جرير بن رستم الطبري، نجف، منشورات المطبعه الحيدريه، 1369 ق، ص 219؛ اصول كافي، ج 1، ص 230؛ مناقب آل ابي طالب، ج 4 ص 406.

3) بحار الانوار، ج 50، ص 130.

4) دلائل الامامه، ص 221.