بازگشت

تطهير با آب سرد


روي الطوسي عن أبي محمد الفحام، قال: حدثني عمي عمر بن يحيي، قال: حدثنا كافور الخادم، قال: قال لي الامام علي بن محمد عليهماالسلام: اترك السطل الفلاني في الموضع الفلاني، لأتطهر منه للصلاه، و أنفذني في حاجه، و قال: اذا عدت فافعل ذلك ليكون معدا اذا تأهبت للصلاه. و استلقي عليه السلام لينام، و أنسيت ما قال لي، و كانت ليله بارده، فحسست به و قد قام الي الصلاه، و ذكرت أنني لم أترك السطل، فبعدت عن الموضع خوفا من لومه، و تألمت له حيث يشقي بطلب الاناء، فناداني نداء مغضب، فقلت: انا لله أيش عذري أن أقول نسيت مثل هذا، و لم أجد بدا من اجابته. فجئت مرعوبا فقال لي: يا ويلك! أما عرفت رسمي، أنني لا أتطهر الا بماء بارد، فسخنت لي ماء، و تركته في السطل؟ قلت: والله، يا سيدي! ما تركت السطل و لا الماء. قال: الحمدلله، والله! لا تركنا رخصه و لا رددنا منحه، الحمد لله الذي جعلنا من أهل طاعته، و وفقنا للعون علي عبادته، ان النبي صلي الله عليه و آله يقول: ان الله يغضب علي من لا يقبل رخصه .

***

طوسي رحمه الله با سند خود از كافور خادم نقل مي كند كه گفت: امام هادي عليه السلام به من فرمود: فلان سطل را در فلان جا بگذار تا با آن براي نماز وضو بگيرم. و مرا از پي كاري فرستاد و فرمود: چون برگشتي اين كار را انجام ده تا چون براي نماز برخاستم آماده باشد، و دراز كشيد تا بخوابد، من فرموده ي او را فراموش كردم، شب سردي بود، احساس كردم كه براي نماز برخاسته است ، و ياد آوردم كه سطل را آنجا نگذاشته ام، بخاطر ترس از ملامت امام عليه السلام از آنجا دور شدم، و ناراحت بودم كه امام عليه السلام براي پيدا كردن آب به زحمت بيفتد، امام عليه السلام با ناراحتي مرا صدا زد، با خود گفتم: انا لله، اين چه بهانه اي است كه بگويم همچون چيزي را فراموش كرده ام، از پاسخش چاره اي نداشتم، با ترس به خدمتش رسيدم، فرمود: تو مگر عادت مرا نمي داني، من جز با آب سرد وضو نمي گيرم، آب برايم گرم كرده اي و در سطل ريخته اي؟ عرض كردم: سرورم! سوگند به خدا! نه سطل آنجا گذاشته ام، نه آب. فرمود: الحمدلله! سوگند به خدا! ما نه آسان گرفتني را ترك كرده ايم، و نه هديه اي را پس داده ايم، سپاس خدا را كه ما را از بندگان مطيع خود قرار داد، و براي كمك به بندگيش توفيق بخشيد، پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمود: خدا بر كسي كه تخفيفي را نمي پذيرد خشم مي گيرد.