بازگشت

لباس نمازگزار


قال الصدوق: روي عن داود الصرمي أنه قال: سأل رجل أباالحسن الثالث عليه السلام عن الصلاه في الخز يغش بوبر الأرانب، فكتب: يجوز ذلك.
1- روي الطوسي: عن محمد بن أحمد بن يحيي، عن عمر بن علي بن عمر بن يزيد، عن ابراهيم بن محمد الهمداني، قال: كتبت اليه يسقط علي ثوبي الوبر و الشعر، مما لا يؤكل لحمه من غير تقيه، و لا ضروره، فكتب: لا تجوز الصلاه فيه .

2- روي ابن ادريس الحلي: عن مسائل محمد بن علي بن عيسي، حدثنا محمد بن أحمد بن زياد و موسي بن محمد بن علي بن عيسي، قال: كتبت الي الشيخ أعزه الله و أيده، أسأله عن الصلاه في الوبر، أي أصوافه أصلح؟ فأجاب: لا أحب الصلاه في شي ء منه. قال: فرددت الجواب أنا مع قوم في تقيه و بلادنا بلاد لا يمكن أحدا أن يسافر منه بلا و بر ، و لا يأمن علي نفسه ان هو نزع و بره، فليس يمكن الناس كلهم ما يمكن الأئمه فما الذي تري أن يعمل به في هذا الباب؟ قال: فرجع الجواب: تلبس الفنك و السمور.

3- قال الطبرسي: في ضمن كتاب للحميري الي الحجه عليه السلام، فقال: روي لنا عن صاحب العسكر عليه السلام: أنه سئل عن الصلاه في الخز الذي يغش بوبر الأرانب، فوقع: يجوز. و روي عنه أيضا: أنه لا يجوز. فأي الخبرين نعمل به، فأجاب: انما حرم في هذه الأوبار و الجلود، فأما الأوبار وحدها فكل حلال .

4- روي الكليني: عن علي بن محمد، عن سهل بن زياد، عن خيران الخادم قال: كتبت الي الرجل عليه السلام أسأله عن الثوب يصيبه الخمر و لحم الخنزير، أيصلي فيه أم لا، فان أصحابنا قد اختلفوا فيه؟ فقال بعضهم: صل فيه، فان الله انما حرم شربها، و قال بعضهم: لا تصل فيه؟ فكتب عليه السلام: لا تصل فيه، فانه رجس .

5- قال الصدوق: سأل علي بن الريان بن الصلت أباالحسن الثالث عليه السلام عن الرجل يأخذ من شعره و أظفاره، ثم يقوم الي الصلاه من غير أن ينفضه من ثوبه، فقال: لا بأس .

***

صدوق از داود صرمي نقل مي كند كه گفت: مردي از امام هادي عليه السلام پيرامون نماز در لباس ابريشمي آميخته به كرك خرگوش پرسيد. امام عليه السلام در پاسخ نوشت: جايز است.
1- طوسي با سند خود از ابراهيم بن محمد همداني نقل مي كند كه گفت: به امام هادي عليه السلام نوشتم: روي لباسم كرك، و موي غير مأكول اللحم مي افتد، و تقيه، و ضرورتي نيز ندارم [، آيا نماز در آن جايز است]، امام عليه السلام در پاسخم نوشت: نماز در آن جايز نيست.
2- ابن ادريس حلي با سند خود از محمد بن احمد، و موسي بن محمد نقل مي كند كه گفت: به امام هادي عليه السلام نامه نوشتم، و از او درباره ي نماز در لباس هاي كركي پرسيدم كه كداميك بهتر است؟ امام عليه السلام در پاسخ نوشت: نماز در هيچ يك را دوست ندارم. باز نامه نوشتم كه: ما با مردمي [كه عادات مخصوص دارند] زندگي مي كنيم، و سرزمين ما سرزميني است كه كسي نمي تواند بدون لباس كركي مسافرت كند، و اگر لباس كركي اش را درآورد ايمن از خود نيست، و آنچه براي رهبران ممكن است براي مردم ديگر ممكن نيست، در اين صورت چه مي فرمائيد؟ در پاسخم نوشت: لباس كرك فنك،و سمور را بپوش.
3- طبرسي مي گويد: در ضمن نامه ي حميري به حضرت حجت عليه السلام آمده است كه: براي ما نقل شده كه از امام هادي عليه السلام پيرامون نماز در لباس ابريشمي آميخته به كرك خرگوش پرسيدند، در پاسخ نوشت كه: جايز است، و نيز از او نقل شده كه: جايز نيست، به كداميك از اين دو خبر عمل كنيم؟ امام عليه السلام پاسخ داد: آن كه حرام است كرك همراه با پوست حيوان است، و آن كه حلال است كرك تنهاست.
4- كليني با سند خود از خيران خادم نقل مي كند كه گفت: به امام هادي عليه السلام نامه نوشتم و پرسيدم كه: آيا در لباسي كه شراب، و [يا] گوشت خوك به آن رسيده مي توان نماز خواند؟ زيرا اصحاب ما در آن اختلاف دارند، برخي مي گويند: نماز بخوان، و برخي ديگر مي گويند: نماز نخوان؟ امام عليه السلام در پاسخ نوشت: در آن نماز نخوان زيرا نجس است.
5- صدوق رحمه الله مي گويد: علي بن ريان از امام هادي عليه السلام پيرامون مردي كه مو مي تراشد، و ناخن مي گيرد، سپس بدون آن كه لباس خود را بتكاند به نماز مي ايستد، پرسيد: امام عليه السلام فرمود: اشكال ندارد.