بازگشت

نشانه ي آغاز ماه رمضان


قال الطوسي: روي أبوالحسن أحمد بن محمد بن الحسن، عن أبيه، عن محمد بن الحسن الصفار، عن محمد بن عيسي، قال: حدثني أبوعلي بن راشد قال: كتب الي أبوالحسن العسكري عليه السلام كتابا و أرخه يوم الثلاثاء، لليله بقيت من شعبان، و ذلك في سنه اثنين و ثلاثين و مائتين، و كان يوم الأربعاء يوم شك، وصام أهل بغداد يوم الخميس، و أخبروني أنهم رأوا الهلال ليله الخميس و لم يغب الا بعد الشفق بزمان طويل. قال: فاعتقدت أن الصوم يوم الخميس، و أن الشهر كان عندنا ببغداد يوم الأربعاء. قال: فكتب الي: زادك الله توفيقا، فقد صمت بصيامنا. قال: ثم لقيته بعد ذلك فسألته عما كتبت به اليه؟ فقال لي: أولم أكتب اليك أنما صمت الخميس، و لا تصم الا للرؤيه؟.

1- روي الكليني: عن محمد بن يحيي، عن أحمد بن محمد، عن السياري قال: كتب محمد بن الفرج، الي العسكري عليه السلام يسأله عما روي من الحساب في الصوم عن آبائك في عد خمسه أيام بين أول السنه الماضيه، و السنه الثانيه التي تأتي. فكتب: صحيح، و لكن عد في كل أربع سنين خمسا، و في السنه الخامسه ستا فيما بين الأولي و الحادث، و ما سوي ذلك فانما هو خمسه خمسه. قال السياري: و هذه من جهه الكبيسه، قال: وقد حسبه أصحابنا فوجدوه صحيحا. قال: و كتب اليه محمد بن الفرج في سنه ثمان و ثلاثين و مائتين هذا الحساب لا يتهيأ لكل انسان أن يعمل عليه، انما هذا لمن يعرف السنين، و من يعلم متي كانت السنه الكبيسه، ثم يصح له هلال شهر رمضان أول ليله، فاذا صح الهلال لليلته و عرف السنين صح له ذلك ان شاء الله .

***

طوسي به سند خود از ابوعلي بن راشد نقل مي كند كه گفت: امام هادي عليه السلام در سال دويست و سي و دو هجري قمري به من نامه اي نوشت و تاريخ آن را «روز سه شنبه، يك شب از شعبان مانده» مشخص كرد [، و مفهوم آن اين است كه پنجشنبه اول ماه رمضان است]، [در بغداد،] روز چهارشنبه يوم الشك بود، از اينرو مردم آن [، ابتداء] پنجشنبه را اول ماه گرفتند، و [لي بعدا] گفتند كه در شب پنجشنبه، هلال را [مرتفع] ديده اند به گونه اي كه پس از شفق مغرب، زماني دراز طول كشيده تا غروب كند [، و از اين ارتفاع هلال، نتيجه گرفتند كه اول ماه، چهارشنبه است نه پنجشنبه]. و من [با برداشت از آن تاريخ امام عليه السلام،] باور داشتم كه پنجشنبه اول ماه است، ولي اول ماه در نزد مردم شهر ما بغداد، چهارشنبه بود [، از اينرو نامه اي به امام عليه السلام نوشتم، و چاره خواستم]، امام عليه السلام در پاسخم نوشت: خدا بر توفقيت بيفزايد، تو در آغاز ماه [كه پنجشنبه است، اشتباه نكرده اي، بلكه] همچون ما عمل كرده اي. سپس [در فرصتي مناسب] خدمت امام عليه السلام رسيدم، و باز در اين باره پرسيدم، فرمود: مگر به تو ننوشتم كه روز پنجشنبه اول ماه است، و روزه ي ماه را جز با ديدن ماه آغاز نكن.

1- كليني با سند خود از سياري نقل مي كند كه گفت: محمد بن فرج به امام هادي عليه السلام نامه نوشت، و از او پرسيد: اين كه از پدران بزرگوار شما نقل شده كه براي مشخص كردن روز اول ماه رمضان، از اولين روز رمضان سال گذشته پنج روز شمرده مي شود، و روز پنجم را اولين روز رمضان سال آينده قرار مي دهند آيا درست است؟ امام عليه السلام در پاسخ نوشت: درست است، ولي در هر چهار سالي، ميان سال گذشته و سال آينده، پنج روز بشمار، و در سال پنجم، شش روز بشمار، آري غير از سال پنجم، پنج روز است. سياري مي گويد: اين تفاوت سال و پنجم، از جهت سال كبيسه است، و علماي ما محاسبه كرده اند، و آن را صحيح يافته اند. و محمد بن فرج در سال 238 به من نوشت: هر كس نمي تواند به اين عمل كند، اين براي كسي است كه سال ها، و در نتيجه سال كبيسه را مي شناسد، او به خواست خدا مي تواند از اين راه به اولين شب رمضان پي ببرد.