بازگشت

روزه هاي مستحبي سال


قال الطوسي: روي أبوعبدالله بن عياش قال: حدثني أحمد بن زياد الهمداني و علي بن محمد التستري، قالا: حدثنا محمد بن الليث المكي قال: حدثني أبواسحاق بن عبدالله العلوي العريضي، قال: وحك في صدري ما الأيام التي تصام، فقصدت مولانا أباالحسن علي بن محمد عليهم السلام و هو بصربا، و لم أبد ذلك لأحد من خلق الله، فدخلت عليه فلما بصر بي قال عليه السلام: يا أبااسحاق! جئت تسألني عن الأيام التي يصام فيهن، و هي أربعه: أولهن يوم السابع و العشرين من رجب، يوم بعث الله تعالي محمدا صلي الله عليه و آله الي خلقه رحمه للعالمين، و يوم مولده صلي الله عليه و آله و هو السابع عشر من شهر ربيع الأول، و يوم الخامس و العشرين من ذي القعده، فيه دحيت الكعبه، و يوم الغدير، فيه أقام رسول الله صلي الله عليه و آله أخاه عليا عليه السلام للناس و اماما من بعده. قلت: صدقت جعلت فداك، لذلك قصدت، أشهد أنك حجه الله علي خلقه

***

طوسي با سند خود از ابواسحاق بن عبدالله نقل مي كند كه گفت: در دلم اين سؤال نقش بسته بود كه روزهايي كه روزه ي آن ها مستحب است كدامند؟ تصميم گرفتم خدمت امام هادي عليه السلام كه در قريه ي صريا بود برسم، و اين را به كسي نگفتم، به خدمت امام عليه السلام رسيدم، چون مرا ديد فرمود: ابااسحاق! آمدي كه از روزهايي كه روزه ي آن ها مستحب است بپرسي، و آن ها چهار روز است: روز بيست و هفتم رجب، روزي كه خداي سبحان محمد صلي الله عليه و آله را به سوي بندگانش مبعوث كرد تا براي جهانيان رحمت باشد. و روز ميلاد پيامبر صلي الله عليه و آله كه هفده ربيع الاول است، و روز 25 ذي القعده كه روز دحوالارض است، و روز غدير [، هيجدهم ذي الحجه] كه در آن روز، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله برادر خود علي عليه السلام را راهنما و امام پس از خود قرار داد. عرض كردم: فدايت شوم، درست است، من به اين قصد آمده بودم، شهادت مي دهم كه تو حجت خدا بر بندگانش هستي.