بازگشت

فروش وقف


روي الصدوق: عن محمد بن علي بن محبوب، عن محمد بن الفرج، عن علي بن معبد، قال: كتب اليه عليه السلام محمد بن أحمد بن ابراهيم ، في سنه ثلاث و ثلاثين و مأتين، يسأله عن رجل مات و خلف امرأه و بنين و بنات، و خلف لهم غلاما، أوقفه عليهم عشر سنين، ثم هو حر بعد العشر سنين، هل يجوز لهؤلاء الورثه بيع هذا الغلام، و هم مضطرون، اذا كان علي ما وصفته لك، جعلني الله فداك؟ فكتب عليه السلام: لا يبيعونه الي ميقات شرطه الا أن يكونوا مضطرين الي ذلك، فهو جائز لهم .

1- قال الصدوق: روي محمد بن عيسي العبيدي، قال: كتب أحمد بن حمزه الي أبي الحسن عليه السلام: مدبر وقف ثم مات صاحبه، و عليه دين لا يفي بماله. فكتب عليه السلام، يباع وقفه في الدين .

2- و قال أيضا: روي محمد بن أحمد بن يحيي، عن محمد بن عيسي اليقطيني، عن علي بن مهزيار، عن أبي الحسين قال: كتبت الي أبي الحسن الثالث عليه السلام: أني وقفت أرضا علي ولدي، و في حج، و وجوه بر، و لك فيه حق بعدي و لمن بعدك، و قد أزلتها عن ذلك المجري. فقال: أنت في حل، و موسع لك . روي الكليني: عن محمد بن جعفر الرزاز، عن محمد بن عيسي، عن أبي علي بن راشد، قال: سألت أباالحسن عليه السلام قلت: جعلت فداك، اشتريت أرضا الي جنب ضيعتي بألفي درهم، فلما وفيت المال خبرت أن الأرض وقف. فقال: لا يجوز شراء الوقف، و لا تدخل الغله في مالك، ادفعها الي من أوقفت عليه. قلت: لا أعرف لها ربا، قال: تصدق بغلتها

***

صدوق با سند خود از علي بن معبد نقل مي كند كه گفت: محمد بن احمد بن ابراهيم در سال 233 به امام هادي عليه السلام نامه نوشت، و پرسيد: مردي از دنيا رفته، و براي زن و پسران و دختران خود، غلامي را جا گذاشته، و او را تا ده سال بر ايشان وقف كرده كه پس از آن آزاد باشد، حال - فدايت شوم - آنان گرفتار شده اند و ناچار، آيا مي توانند اين غلام را بفروشند؟ امام عليه السلام در پاسخ نوشت: تا پايان زماني وقف، او را نفروشند، مگر مضطر به فروش باشند، كه در اين صورت جايز است.

1- صدوق از محمد بن عيسي نقل مي كند كه گفت: احمد بن حمزه به امام هادي عليه السلام نوشت: مالك برده اي كه پس از او وقف است از دنيا رفته، و بدهكار است و مالش براي بدهي كافي نيست. امام عليه السلام در پاسخ نوشت: وقفش را بفروشند تا دينش را بپردازند.

2- صدوق با سند خود از ابوالحسين [بن هلال] نقل مي كند كه گفت: به امام هادي عليه السلام نوشتم: من زميني را بر فرزندانم، و نيز در راه حج و كارهاي خير، كه تو و امام پس از تو در آن حقي داشته باشد، براي پس از خود وقف كردم، و اينك آن را از وقفيت انداختم [، چگونه است]؟ امام عليه السلام فرمود: جايز است، مي تواني.

103- كليني با سند خود از ابوعلي بن راشد نقل مي كند كه گفت: به امام هادي عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم! زميني را كه در كنار مزرعه ي من بود، به دو هزار درهم خريدم، چون پولش را پرداختم، خبردار شدم كه زمين، وقفي است [، چه كنم]؟ امام عليه السلام فرمود: خريد وقف جايز نيست، و غله ي آن مال تو نيست، آن را به كساني بده كه وقف آن هاست. عرض كردم: آن ها را نمي شناسم. فرمود: غله ي آن را صدقه بده.