بازگشت

جفا كردي


چرا چنين متوكل به ما جفا كردي

شدي به كين متوسل ستم روا كردي

غم مدينه مرا كم نبود اي ظالم؟

كه طعن و تهمت و تبعيد را روا كردي

مگر مرا به تمسخر گرفته اي كان شب

به جشن و لهو و لعب خواهش غنا كردي

براي من شب جشن تو پر ز ماتم بود

خوشي نبود كه بر پاييِ عزا كردي

سرور و بزم تو تنها سر بريده نداشت

چرا سرم نبريدي؟ به من جفا كردي

ز روي پاك و نجيبم حيا نكردي تو؟

چسان ز شعر من اي بي حيا حيا كردي

عبادت شب و ذكر و ترحمم ديدي

ولي به دشمني خويش اتّكا كردي

هزار نقشه به قتلم كشيدي واجرا

بدست معتز ملعون در انتها كردي

براي حفظ متاعِ دو روزه دنيا

تو باب، در همه جا، سبّ اوصيا كردي

به بغض آل علي راه كربلا بستي

جفا به زائر وسلطان نينوا كردي

براي عُسرت و آزار زائران حسين

پس از دو قرن عجب ظالمانه تا كردي

چه دستها كه بريدي ز قبر پاك حسين

به زجر و حرمله و شمر اقتدا كردي

يزيد آب بر او بست و تو حَرَم بر آب

به شاه تشنه لبان كار اشقيا كردي

***