بازگشت

ما بنده ايم و غير تو مولا نداريم


ما بنده ايم و غير تو مولا نداريم

در هر دو دنيا جز شما آقا نداريم

تنها پُل ما تا خدا هستيد و جز اين

راهي دگر تا عالم بالا نداريم

وقتي دعاي جامعه خوانديم ديديم

بهتر از اين آئينه تقوا نداريم

هر كس تولاي تو را در دل ندارد

كاري به كار او در اين دنيا نداريم

هر چند ما مدح تو را گفتيم، امّا

ما قطره ايم و راه بر دريا نداريم

گر ديگران صد آرزو در سينه دارند

ما آرزويي غير سامرّا نداريم

امروز دل را خانه مِهر تو كرديم

در سينه خود غصه فردا نداريم

گر دامن خود را ز دست ما نگيري

بيمي به دل از روز وانفسا نداريم

بزم شراب و آيه تطهير اي واي

در دل از اين اندوه جز غوغا نداريم

از شعله داغ شما آتش گرفتيم

پروانه سان از سوختن پروا نداريم

جز اشك بر فرزند زهرا چون «وفائي»

چيـزي براي عـرضه بر زهرا نداريم

***