بازگشت

احياگر احكام دين


امشب جهان از خرمي مانند رضوان مي شود
نور خدا در طور جان امشب فروزان مي شود
از آسمان مكرمت تابنده گردد اختري
روشنگر دنيا و دين ز آن روي تابان مي شود
امشب زمين و آسمان در عشرت و ساغر زنان
چون ساقي كوثر علي خشنود و خندان مي شود
از بوستان معرفت سر مي زند زيبا گلي
كاين عالم خاكي از آن همچون گلستان مي شود
نوري به عالم جلوه گر گرددبه هنگام سحر
روشن زمين و آسمان زآن نور رخشان مي شود
سر چشمه فيض خدا نور دو چشم مصطفي
سر حلقه اهل ولا محبوب جانان مي شود
خورشيد برج ارتضا آن يادگاري از رضا
ابن الرضا امشب پدر از لطف يزدان مي شود
در زهد و دانش مصطفي در زور و بازو مرتضي
حلمش چو حلم مجتبي در ملك امكان ميشود
بر فاطمه نور دو عين آزاده مانند حسين
احياگر احكام دين پيدا و پنهان مي شود
عابد، بسان عابدين چون باقر علم اليقين
در دانش و علم و خرد مشهور دوران مي شود
صادق بود در راستي هم جعفر و موساستي
مدهوش در سيناي او موسي عمران مي شود
پور امام هفتمين كز بعد او روي زمين
هم رهبر و هم رهنما بر نوع انسان ميشود
فرزند دلبند تقي او را لقب آمد نقي
هم زاهد و هم متقي هم ركن ايمان مي شود
هر كس ندارد در جهان مهر و تولايش به دل
كي طاعت صد ساله اش مقبول يزدان مي شود
آن بهترين خلق خدا آخر در اين دار فنا
مسموم زهر اشقيا در راه قرآن مي شود

***