بازگشت

موضع امام هادي در تمهيد مقدمات غيبت حضرت مهدي


آمادهسازي زمينه مقدمات غيبت نوه امام، قائم آل محمد (ص) و حجت باقيه الهي و بسيج اذهان تودهي مردم و پيروان متعهد مكتب تشيع به منظور پذيرش انديشهي غيبت يكي از رسالتهاي بسيار مهم رهبر عالي قدر ما، امام هادي (ع) بوده است. نشر و گسترش تبليغات امام در اين مورد در حوزه محدود دوستان و ياران صديق آن حضرت خلاصه ميشد، و شيوهايي فراگير و جهانشمول نبود، چرا كه همهي مردم ظرفيت تقبل اعتقاد به ائمه اثنيعشر را دارا نبودند، پيداست اظهار و انتشار چنين انديشهايي بيتاثير و بيسود خواهد بود. اينجاست كه اصالت بنيادي ريشهي تقيه و رازداري به معناي تحقق كامل يك ايده و آرمان، روشن ميگردد. و به همين دليل است كه سخنان امام در محاق ابهام و پوشيدگي و غموض محاط ميگردد و با سفارشات اكيدي متذكر عدم بيان و اظهار و اعلان نام حضرت مهدي (عج) ميشوند تا مبادا از پرده برون افتد راز و خبر به گوش نامحرمان و جاسوسان رژيم رسد و از حضور مهدي منتظر آگاه شوند تكثر و تعدد گزارش در اين باب ما را مجبور به گزينش چندي از روايات ميكند:1- امام هادي (ع) در لابلاي سخنان خود تلويحا ميفرمايد: پس از من فرزندم «حسن» (ع) است پس چگونه خواهد بود براي تودهي مردم جانشين بعد از او؟ گزارشگر سئوال ميكند مولاي من چگونه خواهد بود؟ امام ميفرمايد: او ديده نميشود و نام او نيز صلاح نيست برده شود تا وقتي كه قيام كند و زمين را پر از عدل و امن نمايد پس از آن كه آلوده به سراسر ستم و ظلم شده باشد. 2- از ديگر سخنان پوشيده و پيچيده امام هادي در اين مورد اين كه ميفرمايد: هر گاه علم و دانش از پشت شما برخيزد آنگاه از زير پاي خود در انتظار فرج باشيد و همو ميفرمايد: چه چيز خواهد بود براي شما در مورد خلف پس از خلف، پر واضح است كه اينگونه بيانات پوشيده و مبهم به چه ميزان به سود حفظ وجود حضرت مهدي (عج) تمام خواهد شد، امام حتي آن را از ياران و دوستان خود نيز مخفي نگه ميدارد چرا كه آنچه اصل است و اهميت شايان در وجوب دارد، رعايت و حراست باور و اعتقاد به وجود قائم منتظر آل محمد (ص) ميباشد و اينكه حضرتش دومين رهبر و امام پس از امام هادي (ع) خواهد بود، اينجاست كه مفهوم خلف بعد از خلف روشن ميشود اما نه آنگونه كه تصريح در شناخت آن حضرت داشته باشد، زيرا خوب ميدانيم كه ظرفيت پيروان و ياران امام در رعايت ضرورت تقيه و رازداري و ايستادگي در مقابل تهديدات و شكنجهها فرق دارد، چون وقتي ميدانيم كه رژيم در صدد دستيابي و نابودي امام مهدي (عج) ميباشد، بديهي است كه بايد نام، مكان، زمان و تمام و ويژگيها و هويتهاي آن پيشوا از اذهان و افراد پنهان باشد زيرا امكان دارد گاهي بر اثر لغزشي در تصميم و سستي در اراده بواسطه اظهار ضعف در مقابل سيستم ضد امنيتي يك رژيم، حضرت را در معرض هلاك قرار دهند. لذا ملاحظه ميكنيم كه امام عسكري (ع) فرزند خود را به هيچ كس جز گروه اندكي از ياران صديق و مخلص خود، نشان نميدهد. و آن نيز به منظور اثبات استمرار حضور حجت در ميان مردم صورت ميگيرد و از افراد مختلف و ياران صديق خود تعهد و ضمانت ميگيرد كه در هيچ شرايطي سخن از آن حضرت در مقابل رژيم حاكم به ميان نياورند. امام هادي در مورد يكي از ياران مورد اطمينانش ميفرمايد: ابوعمرو مورد وثوق و امين ماست، هر چه به شما بگويد، من گفتهام و هر عملي كه انجام دهد، ما انجام دادهايم و در جائي ديگر ميفرمايد: عمري مورد وثوق من است بنابراين هر چه به تو ميگويد از من گفته و هر عملي انجام دهد از طرف من انجام داده است پس سخنش را بشنو و اطاعت كن، زيرا او مورد اطمينان و امين است.

***