بازگشت

ريان بن صلت


شيخ او را از اصحاب امام رضا عليه السلام و از اصحاب امام هادي عليه السلام شمرده و افزوده كه او ثقه است و كشي به سند خود از معمر بن خلاد روايت كرده مي گويد: ريان بن صلت گفت: فضل بن سهل او را به يكي از نواحي خراسان فرستاد و گفت: دوست دارم كه برايم از ابوالحسن عليه السلام اجازه ي ورود بگيري تا به خدمت آن حضرت شرفياب شوم و سلام داده و خداحافظي كنم و مايلم از جامه هاي خودش يكي را بر من بپوشاند و از آن سكه هايي كه به نام او زده اند، با دست خودش چيزي به من مرحمت كند. مي گويد: به خدمت امام مشرف شدم، بي مقدمه به من فرمود: معمر! ريان كجاست آيا مايلي پيش ما بيايد و از جامه هاي خود بر او بپوشانيم و از آن درهمها به او بدهيم؟ مي گويد: عرض كردم: سبحان الله!! به خدا سوگند او چيزي جز همين ها را از حضور شما نمي خواست، سپس فرمود: يا معمر! همانا مؤمن موفق است به او بگو، بيايد. معمر مي گويد: به او گفتم (وارد شو )، وارد شد و به امام عليه السلام سلام عرض كرد، آن گاه امام جامه اي از جامه هايش را طلبيد و به او مرحمت كرد. و چون از محضر امام بيرون شد، گفتم: امام چه چيز به تو مرحمت كرد، دستش را كه باز كرد ديديم سي درهم ميان دستش است اين جريان دليل بر ايمان و حسن عقيده ي ريان بن صلت مي باشد.

***