علل شكست اين نهضتها و قيامها را از يك سو بايد در ضعف رهبري و فرماندهي اين نهضتها جستجو كرد و از طرف ديگر در طرفداران و ياران اين رهبران :رهبران نهضتها نوعاً داراي برنامه صحيح و كاملي نبودند و نابسامانيهايي در كار آنها وجود داشت و از طرف ديگر قيام آنها صدر در صد رنگ اسلامي نداشت و از اين جهت معمولاً مورد تأييد امامان زمان خود قرار نميگرفتند . البته گروهي از ياران و طرفداران اين قيامها مردمي مخلص و شيعيان واقعي بودند كه تا سر حد مرگ براي اهداف عالي اسلامي ميجنگيدند، ولي تعداد اين دسته كم بود و غالب مبارزين كساني بودند كه اهداف اسلامي روشني نداشتند، بلكه در اثر ظلم و ستمي كه بر آنان وارد ميشد، ناراحت شده و در صدد تغيير اوضاع برآمده بودند. اين گروه، در صورت احساس شكست و يا احتمال مرگ، رهبر خود را تنها گذاشته از اطراف او پراكنده ميشدند . چنانكه اشاره شد، اگر بسياري از اين انقلابها مورد تأييد امامان قرار نميگرفت، يا به اين دليل بود كه صد در صد اسلامي نبودند و در اهداف آنها و رهبران آنها انحرافهايي مشاهده ميشد و يا طراحي و برنامه ريزي آنها طوري بود كه شكست آنها قابل پيش بيني بود، و لذا اگر امام آشكارا آنها را تأييد ميكرد، در صورت شكست قيام، اساس تشيع و امامت و هسته اصلي نيروهاي شيعه در معرض خطر قرار ميگرفت .