بازگشت

عظمت باري تعالي


شناخت وجود خداوند و اوصاف جلال و جمال باري تعالي در حد شايستگي هر انساني، به غير از طريق اهل بيت عليهم السلام امري ناممكن است؛ گرچه هر كسي نسبت به فراخور استعدادش خداوند را مي شناسد و به او ايمان مي آورد؛ اما بيان عظمت حق از زبان اهل بيت عليهم السلام جلوه اي ديگر دارد و آنان كامل ترين و مطمئن ترين منبع وحي و سرچشمه ي توحيدند. امام هادي عليه السلام در تبيين صفات خداوند مي فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّي يُوصَفُ الَّذِي تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ الأوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الأَبْصَارُ عَنِ الإحَاطَةِ بِهِ نَأَي فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ كَيَّفَ الْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ الأيْنَ بِلَا أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَيْفِيَّةِ وَ الأيْنِيَّةِ الْوَاحِدُ الأَحَدُ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ؛ [1] خداوند متعال توصيف نشود، جز بدانچه خود وصف كرده است و چگونه توصيف مي شود آن وجودي كه حواس مخلوقات از دركش ناتوان است و اوهام و خيالات به آن نمي رسند و تصور و انديشه ها به حقيقتش آگاه نمي گردند و در افق نگاه چشمها نگنجد! او با همه نزديكي دور است و با همه دوري اش نزديك. چگونگي را پديد آورد و خودش چگونه نيست. مكان را آفريد، ولي خود مكاني ندارد و از چگونگي و مكان داشتن جداست. يگانه است و بي همتا. با شكوه است و نامها و اسمائش همه مقدس اند و پاك.»

سعدي در بوستان در توضيح اين معنا سروده است:



جهان متفق بر الهيتش

فرو مانده از كنه ماهيتش



نه ادراك بر كنه ذاتش رسد

نه فكرت به غور صفاتش رسد



بشر ماوراي جلالش نيافت

بصر منتهاي جمالش نيافت



نه هر جاي مركب توان تاختن

كه جاها سپر بايد انداختن



نه بر اوج ذاتش پرد مرغ وهم

نه در ذيل وصفش رسد دست فهم



در اين بحر جز مرد داعي نرفت

گمان شد كه دنبال راعي نرفت



چه شبها نشستم در اين سير گم

كه دهشت گرفت آستينم كه قُم




پاورقي

[1] تحف العقول، ص 482؛ الكافي، ج 1، ص 138.