بازگشت

پارسايي و زهد


حضرت از تمام لذات زودگذر و مادي اين جهان روي گردانده و به ضروريات آن اكتفا كرده بود، كمترين توجهي به جلوه هاي فريبنده نشان نمي داد و زندگي خود را وقف عبادت خداي متعال كرده بود، كار را در زهد و ورع تا بدانجا رسانده بود كه خانه ي مسكوني حضرت در سامرا و مدينه از اثاثيه معمولي نيز خالي بود و هنگامي كه مأموران متوكل شبانگاه به منزل ايشان هجوم آوردند و به بازرسي آن مشغول شدند چيزي قابل توجه در آن نيافتند. بار ديگر كه به خانه حضرت در سامرا هجوم آوردند ايشان را در اتاقي دربسته مشاهده كردند در حالي كه با لباسي پشمين بدون هيچ فرشي بر شن و سنگريزه نشسته بود.



[ صفحه 44]



سبط بن جوزي درباره ي زهد امام مي گويد: «امام علي هادي كه كمترين ميل و گرايشي به دنيا نداشت و هميشه ملازم مسجد بود، هنگامي كه خانه اش را بازرسي كردند جز قرآن، كتب دعا و چند كتاب علمي در آن چيزي نيافتند.

حضرت مانند اجداد طاهرين خود زندگي بي آلايشي را پيش گرفته بود و اهميتي به مسائل مادي نمي داد بلكه وجهه ي نظرش اتصال دائمي به حق تعالي بود. جدش مولاي متقيان و اميرمؤمنان نيز از پارساترين مردم بود و در ايام خلافت خويش هيچ اندوخته ي مادي براي خود فراهم نكرد و كفش و كمربندش از ليف خرما بود و كفشش را خود تعمير مي كرد بر شكم خود سنگي مي بست تا فشار گرسنگي را كاهش دهد و همسرش دخت گرامي پيامبر زهرا - عليهاالسلام - نيز مانند پدر و شوهر والامقامش زندگي زاهدانه اي را دنبال مي كرد و در خانه اش از اثاث البيت خبري نبود و دستانش از آسيا كردن گندم تاول زده بود. ائمه اين چنين زيستند و نعم مادي را كنار گذاشته كريمانه از مظاهر فريبنده ي حيات گذشتند و تنها به كاري پرداختند كه آنان را به خداوند نزديك كند».