بازگشت

اخلاق و رفتار


در كتاب جنات الخلود مي نويسد : حضرت امام علي النقي عليه السلام در نهايت جلالت ، وقار ، كرم و اعتبار بود . آن حضرت به قدري محجوب بود كه به صورت كسي نگاه نمي كرد ، درباره ي مطالب اصرار و ابرام نمي نمود ، بلند سخن نمي گفت ، مايل نبود كه در صدر مجلس بنشيند ، ولي ديگران هميشه آن بزرگوار را براي جلالت و نجابتي كه داشت در صدر مجلس جاي مي دادند .

حضرت هادي عليه السلام از ديدن حركات زشت زود خشمناك مي گرديد .

يكي از اموري كه آن برگزيده ي خدا را فوق العاده بخشم آورد عملي بود كه متوكل انجام داد چنانكه :

مسعودي در كتاب اثبات الوصيه مي نگارد : وقتي روز عيد فطر آن سالي كه متوكل كشته شد فرا رسيد متوكل به بني هاشم دستور داد تا پياده در جلو وي حركت نمايند . منظور متوكل از اين عمل اين بود كه حضرت امام علي النقي عليه السلام نيز به احترام وي پياده حركت كند .

بني هاشم با حضرت هادي عليه السلام در حالي كه پياده بودند حركت كردند . امام عليه السلام به يكي از دوستان خود تكيه كرده بود ، بني هاشم در اطراف آن بزرگوار اجتماع كردند و گفتند : آيا در اين عالم كسي نيست كه دعايش مستجاب شود و دعا كند كه خدا بداد ما برسد ؟ !



[ صفحه 50]



حضرت امام علي النقي عليه السلام فرمود : در اين عالم كسي هست كه يك ذره ي ناخن او پيش خدا از ناقه ي قوم ثمود عزيزتر است ، همان ناقه اي كه آنرا پي كردند و بچه ي آن به خدا شكايت كرد .

آنگاه خدا به آن گروه فرمود : مدت سه روز در خانه خود برخوردار باشيد كه اين (وعده ي عذاب) وعده اي است بدون دروغ (پس از نفريني كه حضرت امام علي النقي در حق متوكل كرد) بيشتر از سه روز طول نكشيد كه متوكل كشته شد .

در روايت ديگري است كه متوكل به حضرت هادي گفته بود : بايد در حالي كه پياده باشي به سرعت در ركاب من حركت كني ! ! امام عليه السلام وي را نفرين كرد و فرمود : همچنانكه متوكل رحم مرا قطع كرد خدا اجل او را برساند و رشته ي عمرش را قطع نمايد ! !