بازگشت

اتمام فعاليت هاي فرهنگي توسط امام هادي


الف- نشر فرهنگ اهل بيت (عليهم السلام): از فعاليت هاي امام هادي(ع) احياي فرهنگ ولايت بود.

1- اشاره به واقعه تاريخي غدير و فضائل و مناقب ملكوتي حضرت علي(ع).

2- زيارت جامعه كبيره كه توسط امام هادي(ع) بيان مي شود يك دوره امام شناسي جامع و كامل است.

ب- بيان مسائل فقهي جامعه: اگرچه سعي خلفاء بر اين بود كه خود به وسيله ي علماء درباري مردم را از رجوع به سرچشمه ولايت دور سازند ولي بازهم بسيار اتفاق مي افتاد كه خود ناچار مي شدند خدمت امام رسيده از آن حضرت استفاده كنند كه البته به نيت ضربه زدن به امامت و... نيز بود.

(ب)- كيفر مسيحي زناكار: فردي مسيحي با زن مسلماني زنا كرده و بعد به خاطر ترس مسلمان شد بعضي ها حكم به قتل او دادند و بعضي به آزادي او و... براي حل اختلاف از محضر امام هادي(ع) پرسيدند حضرت با استدلال به آيه 85 و 84 سوره غافر فرمود [آنقدر بايد شلاق بخورد تا بميرد]. [1] .

نذر مادر متوكل: مادر متوكل نذر كرد كه اگر متوكل از مريضي نجات يابد تعداد كثيري (زياد) دينار صدقه دهد - بعد از خوب شدن او در تعداد واقعي كثير اختلاف شد امام فرمود: 83 دينار زيرا [لقد نصركم ا... في مواطن كثيره] جنگها و سريه هاي پيامبر(ص) 83 جنگ بود. [2] .

ج- جوابگوئي به شبهات كلامي: در زمان امام هادي(ع) مكتب هاي عقيدتي و فكري فراواني وجود داشت كه از اساس پوچ بودند ولي طرفداراني پيدا كرده و در تشيع نيز نفوذ مي كردند كه امام(ع) با جوابگوئي به آنها مسلمانان را از خطر اين شبهات حفظ مي نمودند كه به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم:

1- غلات:

افرادي كه درباره امام غلو نموده براي او مقام الوهيت قائل شده و گاه نيز خود را منصوب از طرف امام(ع) معرفي مي نمودند و چون خود را شيعه معرفي مي كردند موجبات بدنامي براي شيعيان فراهم مي شد كه امام(ع) با تمام قدرت جلو آنها ايستادند و از اين گروه اظهار تبري نمودند.

2- واقفيه

آنها معتقد بودند كه امام كاظم(ع) زنده است و آخرين امام و مهدي موعود است. امام هادي(ع) بشدت با آنها مبارزه مي كرد و حتي در جواب نامه يكي از شيعيان فرمود: [نعم اقنت عليهم في صلاتك] [3] آري در قنوت نماز آنها را نفرين كن.

3- صوفيه

كساني كه به ظاهر دل از دنيا كنده و از دنيا بدورند و لباس درويشي مي پوشند! اگر غذائي يافتند مي خورند! و اگر نيافتند صبر مي كنند! ولي حقيقت اينست كه آنها رياكارند و راه غلط را مي پيمايند امام هادي(ع) درباره آنها فرمود: [والصوفيه كلهم من مخالفينا و طريقتهم مغايره لطريقتنا و ان هم الا نصاري و مجوس هذ الامه، اولئك الذين يجهدون في اطفاء نورا... والله يتم نوره و لوكره الكافرون] [4] همه صوفيان از مخالفان ما هستند و برنامه و روش آنها با برنامه و روش ما مغايرت دارد. آنها مطمئناً نصاري و مجوس اين امت هستند آنها كساني هستند كه در خاموش نمودن نور خدا سعي مي كنند (خداوند نور خود را كامل مي كند گرچه كافران نپسندند.)

د- تربيت شاگردان:اگرچه دوران امام هادي(ع) دوران اختناق و استبداد بود و برخلاف دوران صادقين (عليهما السلام) آزادي عمل وجود نداشت ولي با اين حال حضرت در رشته هاي مختلف شاگردان فقيهي را تربيت كردند كه درنوع خود كم نظير بودند افرادي مثل: فضل بن شاذان- حسين بن سعيد اهوازي- ايوب بن نوح- ابوعلي (حسن بن راشد) حسن بن علي ناصر كبير، عبدالعظيم حسني (مدفون در شهر ري) و... كه شيخ طوسي(ره) در رجال خود تعداد شاگردان حضرت در علوم مختلف را 185 نفر ذكر مي كند. [5] .


پاورقي

[1] وسايل الشيعه ج18 ص408.

[2] سيره پيشوايان ص601.

[3] بحارالانوار ج82 ص203.

[4] سفينة البحار ج2 ص58.

[5] رجال طوسي ص409 - 429، سيره پيشوايان ص611.