بازگشت

گذشت


«بُرَيحه عباسي»، كه از سوي خليفه به امامت جماعت مكه و مدينه منصوب شده بود، از امام هادي عليه السلام نزد متوكل، بدگويي كرد و برايش نوشت: «اگر نياز به مكه و مدينه داري، علي بن محمد را از اين دو شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوي خود خوانده و گروه زيادي از او پيروي كرده اند».

بر اثر بدگويي هاي پي در پي بريحه، متوكل، امام عليه السلام را از مدينه به سامرا تبعيد كرد. در مسير انتقال حضرت به سامرا، بريحه نيز ايشان را همراهي كرد و با گستاخي تمام، به امام گفت: تو خود مي داني كه عامل تبعيد تو من بودم، اكنون اگر نزد متوكل از من شكايت كني، به اموالت در مدينه آسيب رسانده و دوستدارانت را مي كشم...». امام نگاهي به او كرد و فرمود: «نزديك ترين راه براي شكايت از تو اين بود كه شب گذشته شكايتت را نزد خدا بردم و چنين شكايتي را نزد غير او از بندگانش نخواهم برد». بريحه با شنيدن اين سخن به وحشت افتاد و با التماس و زاري، از امام تقاضاي بخشش كرد. امام عليه السلام با وجود رنج هايي كه به سبب بدگويي هاي او متحمل مي شد، از او گذشتند و وي را بخشيدند.