علل محدوديت اطلاعات درباره امام هادي(ع)



محمدحسين رجبي دواني، پژوهشگر و كارشناس تاريخ اسلام در گفتاري، علل محدود بودن اطلاعات ما درباره شخصيت و سيره آن حضرت را بررسي مي كند: اما عوامل مختلفي دست به دست هم داده اند و باعث شده اند كه اطلاعات ما درباره ائمه اطهار و به ويژه سه تن از اين بزرگواران بسيار محدود باشد؛ يعني امام جواد، امام هادي و امام عسكري عليهم السلام. در واقع ما نسبت به اين دوره زماني دچار فقدان اطلاعات كافي هستيم.

*عمر امام جواد، امام هادي و امام عسكري عليهم السلام كمتر از ديگر امامان بود



مهم ترين دلايل اين محدوديت اطلاعات تاريخي درباره زندگاني اين سه امام و به ويژه امام هادي عليه السلام از اين قرار است: نخست: عمر كم اين بزرگواران. مدت عمر ايشان در قياس با ديگر ائمه عليهم السلام كمتر بود و همين مسأله در محدود بودن اطلاعات ما از اين بزرگواران مؤثر بوده است. اين موضوع در مورد امام جواد و امام عسكري عليهم ا السلام نيز صدق مي كند. امام جواد عليه السلام را در سن بيست وپنج سالگي به شهادت رساندند و امام عسكري عليه السلام را در سن بيست وهشت سالگي.

*محصور بودن امامان جواد، هادي و عسكري عليهم السلام دليل محدويت اطلاعات تاريخي است



عامل دوم، محصور بودن ايشان است. اين امامان ما در حصر و تحت كنترل شديد بودند و به طور طبيعي مردم نمي توانستند با ايشان ارتباط برقرار كنند. در نتيجه مطالبي هم كه از ايشان مورد ثبت و ضبط قرار گرفته، اندك و محدود است. حتي وكلاي امام هادي عليه السلام و كساني كه رابط آن بزرگوار با مردم بودند، در قالب چهره هاي ناشناس مانند دستفروش و دوره گرد و با احتياط بسيار به خانه ي حضرت مي آمدند و سؤالات خود را مي پرسيدند و از آن حضرت كسب تكليف مي كردند.
حتي با وجود «زراقي» كه حاجب و وزير خليفه و از شيعيان نفوذي به دستگاه خلافت بود، باز هم ارتباط با امام هادي عليه السلام به راحتي صورت نمي گرفت. تا آن جا كه نقل شده يكي از ياران امام براي اين كه از حال امام خبر بگيرد، نزد حاجب آمد، اما نمي دانست كه حاجب شيعه است. صبر كرد تا اطراف حاجب خلوت شود. حاجب كه منظور او را فهميد و به او گفت: آمده اي تا از مولايت خبر بگيري؟ او پاسخ داد كه مولاي من خليفه است. حاجب گفت: ساكت باش. من هم عقيده ي تو را دارم و اين امام بزرگوار امام من و تو است. آن صحابي امام گفت: من خوشحال شدم وقتي ديدم حاجب هم شيعه است. بعد صبر كردند تا فرصت مناسبي فراهم شود. سپس حاجب او را همراه پسربچه اي نزد امام فرستاد. وقتي امام عليه السلام به سؤالات او پاسخ دادند، به او گفتند كه به سرعت از آن جا بيرون برو، زيرا بودنت در آن جا برايت خطر دارد.
بنابراين ارتباط با امام هادي عليه السلام حتي با وجود شيعيان نفوذي در دستگاه خلفاي عباسي به سختي صورت مي گرفت و با خطرات بسياري همراه بوده است. همين مسأله باعث شده كه اطلاعات تاريخي چنداني از ايشان ثبت و ضبط نشده باشد.


*تاريخ اسلام را عمدتا افراد غير شيعه نوشتند


عامل سوم اين است كه تواريخ را عمدتاً افراد غير شيعه نوشته اند و اساساً زمانه، زمانه شيعيان نبود. حكومت عباسي با قدرت و قوت بر امور نظارت مي كرد و بسياري از مورخان تنها به شرطي مي توانستند دست به قلم ببرند كه چيزي بنويسند كه دستگاه خلافت مي خواهد. بنابراين يا بايد باب ميل آنها مي نوشتند يا اين كه چيزي نمي نوشتند و مثلاً از مسأله اي صرف نظر مي كردند. هر مسأله اي كه دستگاه خلافت خوشش نمي آمد و از جمله هرگونه تبليغ دشمنان دستگاه و ترويج آيين آنان نبايد ثبت و ضبط مي شد. بنابراين اگر هم كسي مي خواسته مطالبي را از اهل بيت عليهم السلام و به خصوص در اين موقع از امام هادي عليه السلام ثبت و ضبط كند، از ترس دستگاه خلافت از اين كار منصرف مي شد.

*مورخان به مسائل سياسي عرصه سياست توجه داشتند


عامل چهارم هم آن است كه بيشتر مورخان به مسائل سياسي و عرصه سياست عالم اسلام توجه داشتند. مثلاً بيشترين اطلاعات ما از زندگاني پر بركت امام رضا عليه السلام مربوط به آن مقطع كوتاه ولايتعهدي ايشان است. چون ولايتعهدي يك مسأله ي سياسي بوده و به دستگاه خلافت هم مرتبط مي شده، مورد توجه قرار مي گرفته و راجع به آن قلم فرسايي مي شده است. اما ما در مورد بقيه عمر مبارك امام در دوران امامت ايشان اطلاعات چنداني نداريم و به ندرت مطالبي در اين دوره در تاريخ وجود دارد. بنابراين با توجه به آن كه امامان ما و از جمله امام هادي عليه السلام در عرصه ي خلافت و حكومت حضور نداشتند، مطالب مربوط به ايشان هم از طرف مورخان به صورت مفصل مورد ثبت و ضبط قرار نگرفته است.

***