نمي توان پيوند عميق امام هادي (عليه السلام) با مهدويت را ناديده گرفت. پيوندي كه توسط امام هادي (عليه السلام) بين مردم و ائمه (عليهم السلام) ايجاد مي شود بسيار زياد است. اگر مسأله ي مهدويت با تفسير امام هادي(عليه السلام) همراه شود اشتياق جوانان بيشتر خواهد شد.

قداست ستيزي از جمله آفات رو به رشد و نگران كننده ي جامعه ي ما و بلكه در سطح دنياست كه طي اقداماتي برنامه ريزي شده از سوي دشمنان اسلام، در قالب هجمه به مقدسات مسلمانان به خصوص شيعيان صورت مي گيرد. اين حركت از پيش برنامه ريزي شده به طرق مختلف از جانب طراحان آن و شايد به منظور سنجش حساسيت مسلمانان و به خصوص شيعيان نسبت به مقدساتشان در حال پي گيري است.

اهانت به دين مبين اسلام و پيامبر عظيم الشان آن در مطبوعات اروپا تا سوزاندن قرآن توسط كشيش ملعون آمريكايي و اينك اهانت به ساحت مقدس امام هادي (ع) -كه از چندي پيش آغاز گرديده- نمونه هايي از اين تهاجمات در سال هاي اخير است كه مقدسات مسلمانان و خاصه شيعيان را هدف گرفته است. افزايش رو به رشد اين هجمه ها لزوم بيداري شيعيان به خصوص علما و مراجع اسلام را در خصوص مبارزه ي جدي با اين اهانت ها بيش از پيش روشن مي نمايد. در اين رابطه با حجت الإسلام «سپهر نوروزي»، مدرس حوزه ي علميه به گفت و گو نشسته ايم.

همان طور كه اطلاع داريد قبل از آغاز سال جديد كمپين هايي بر ضد امام هادي(عليه السلام) شروع به فعاليت كردند و اخيراً هم كليپ موهني در جهت تخريب ساحت مقدس ايشان ساخته شد كه مراجع عظام حكم ارتداد اين فرد را صادر كرده اند. به نظر شما چرا از بين دوازده امام شيعيان(عليهما السلام)، دشمنان ساحت مقدس امام هادي(عليه السلام) را نشانه گرفته اند؟

نمي توان پيوند عميق امام هادي (عليه السلام) را با مهدويت ناديده گرفت. اين نكته ي بسيار مهمي است. من در بررسي يكي از كتب مربوط به امام هادي (عليه السلام) به مطلبي رسيدم كه دلايل مورد آماج قرار گرفتن مكرر امام هادي (عليه السلام) را مورد بررسي قرار داده بود.

يكي از آن دلايل، مبارزه ي حضرت با ظالمان عصر خود بود و دومي بالا بردن توان اهل دل در پاسخگويي به مسائل. بنده در يك سخنراني در دانشگاهي اين مسأله را در ميان دانشجويان رشته فلسفه ي غرب مطرح كردم كه شما «ديلتاي» داريد ما «علامه جعفري»، شما «پوپر» داريد ما «علامه مطهري» را داريم و... شما «ماكياول» داريد ما «قابوس بن وشمگير» را داريم. اما فيلسوفي را به شما معرفي مي كنم كه اگر با او آشنا شويد خيلي راحت تر از دكارت و ديگر فلاسفه غرب پاسخ شما را مي دهد.

گفتم اگر اجازه بدهيد جمله اي از اين فيلسوف بزرگ را برايتان بخوانم. بعد حديثي از امام علي (عليه السلام) را به فارسي ترجمه كردم و از دانشجويان خواستم تا بگويند اين جمله از كيست؟ نتوانستند پاسخ دهند. به آن ها گفتم نهج البلاغه خطبه چهارم را باز كنيد!

امام هادي (عليه السلام) نيز در چنين جايگاه علمي قرار دارد. ايجاد پيوند بين مردم و اهل بيت (عليه السلام) در طريق امام هادي بسيار زياد است و شمارش آن از حد توان ما خارج است؛ صلوات هايي كه ايشان براي ائمه فرستادند بسيار مشهور است و در كتاب «مصباح المتهجد» مي توان يافت يا «سفينة المصباح سيد بن طاووس».

ما يادگاري از اين امام بزرگوار داريم كه دائم به آن مراجعه مي كنيم و نزد شيعه شناخته شده تر است به نام «جامعه ي كبيره». اما ايشان زيارتي براي مولاي متقيان اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) نوشته اند كه در روز غدير خوانده مي شود كه اين زيارت عظيم الشأن كمتر از خطبه ي غديريه نيست. در واقع پيوندي كه توسط امام هادي (عليه السلام) بين مردم و ائمه(عليهماالسلام) ايجاد مي شود بسيار زياد است.

«جامعه ي كبيره» را چه اندازه در هدف قرار دادن امام هادي (عليه السلام) مؤثر مي دانيد؟

«جامعه ي كبيره» در واقع يك نوع اصول دين شيعه است. اگر بخواهيد پيروز شويد بايد سطح دفاعي را ضعيف كنيد. خط دفاعي ما بعد از قرآن و نهج البلاغه، زيارت جامعه كبيره است به خصوص در فرازي از آن زيارت كه حضرت مي فرمايند: « مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ » در حقيقت رجعت از امور مسلم شيعي است كه با عقل قابل اثبات نيست.

بلكه بهترين راه براي شناخت مسأله رجعت از راه بررسي ادله ي نقلي و بهترين كلمات نقل از دهان مبارك امام هادي (عليه السلام) مي باشد. حتي مردم هنوز پيرامون مسأله ي جبر و اختيار هم حيران هستند. آخرين كتابي كه در مورد جبر و اختيار به دست من رسيد كتاب جبر و اختيار علامه محمدتقي جعفري بود.

در كتاب «احتجاج طبرسي» باب امام هادي (عليه السلام)، شخصي در مورد مسأله ي جبر و اختيار از امام سؤال كرده و ايشان با سه مثال بسيار ساده جريان جبر و اختيار را حل كردند. در حقيقت اگر كسي بخواهد در خصوص جبر و اختيار بحث كنند و او را به گفتار گهربار امام هادي (عليه السلام) ارجاع دهيم مسلماً محكوم خواهد شد.

نقش علما را در پيشگيري از اين اقدامات توهين آميز چگونه ارزيابي مي فرماييد؟ و در صورت توهين چه اقدامي در جهت مقابله با هتاكان بايد انجام پذيرد؟

برخي از منبري هاي ما به وظايف خود به خوبي عمل مي كنند اما متأسفانه بعضي از آن ها آنطور كه بايد خوب عمل نمي كنند. آنقدر كه در منابر ما از امام رضا، امام سجاد يا امام حسين(عليهماالسلام) صحبت مي شود، از امام هادي(عليه السلام) سخني گفته نمي شود. وقتي پيغمبر اكرم(ص) فرموده اند: «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي» و دو انگشت اشاره شان را به هم چسباندند، يعني اگر مي خواهيد بر روي عترتم كار كنيد، بايد مساوات را بين آن ها رعايت كنيد.

كشف علمي كه به واسطه ي امام هادي (عليه السلام) از جهت علوم انساني و علوم اسلامي انجام گرفته بود بيشتر از دوران اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) نبوده است زيرا ما تنها صد و نود راوي به جز از اصحاب خاص حضرت هادي(عليه السلام) را داريم كه از ايشان نقل حديث كرده اند كه تنها احاديث 180 نفر از اين راوي ها مكتوب مانده و به دست ما رسيده است.

بنابراين منبري هاي ما بايد روي ائمه ديگر مانند امام سجاد و امام صادق(عليهما السلام) كار كنند. در حال حاضر متأسفانه كتب گران سنگي مانند «امام صادق و مذاهب اربعه» اثر استاد اسد حيدر مهجور مانده. بايد احاديث فقهي امام هادي(عليه السلام) در حوزه هاي فقه و اصول و در دروس خارج ما گسترش پيدا كند و از طرف ديگر اگر مسأله ي مهدويت با تفسير امام هادي(عليه السلام) همراه شود اشتياق جوانان به شناخت ايشان بيشتر خواهد شد. در مسجد جمكران بيشتر قشر جوانان هستند اما اگر از آن ها بخواهيد حديثي از امام هادي(عليه السلام) بگويند، شايد نتوانند در حالي كه حضرت عبدالعظيم حسني (رضي الله عنه) فرموده اند: من هر حديثي كه درباره امام مهدي(عج) در اختيار دارم از امام هادي(عليه السلام) دريافت كرده ام.

به نظر شما برخوردهاي صريح و محكم علما مثلاً حكم ارتداد آيات عظام آيت الله صافي گلپايگاني و مكارم شيرازي به هتاكان چقدر مي تواند تأثير داشته باشد و آيا اصلاً اين روش مناسب است يا بايد با روش ديگري مقابله كرد؟

اگر اين حكم ارتداد آيت الله صافي گلپايگاني مانند حكم ارتداد امام خميني (ره) نسبت به سلمان رشدي محكم باشد، بيداري جالبي نسبت به ايشان به وجود مي آيد. زماني كه «تري جونز» در آمريكا قرآن را سوزاند يا اهانتي كه در اروپا به قرآن شد، سبب شد قرآن پرفروش ترين كتاب فصل در اروپا باشد. حالا اين صدا عالم را به خروش خواهد آورد كه من هو امام الهادي؟!