امام هادي(ع)» و «امام عسكري (ع)»، زمينه سازان غيبت


آيت الله دستغيب معتقد است؛ چه بسا يكي از دلايل اين تمركز توهين از اين جهت است كه امام هادي(ع) يك مقدار نسبت به ساير ائمه ناشناخته تر باشند. در جوامع اسلامي و حتي شيعي هم آن چنان كه بايد شناسانده نشده اند.
اهانت به دين مبين اسلام و پيامبر عظيم الشان آن در مطبوعات اروپا تا سوزاندن قرآن توسط كشيش ملعون آمريكايي و اينك اهانت به ساحت مقدس امام هادي (ع) -كه از چندي پيش آغاز گرديده- نمونه هايي از تهاجمات به اسلام در سال هاي اخير است كه مقدسات مسلمانان و خاصه شيعيان را هدف گرفته است. افزايش رو به رشد اين هجمه ها لزوم بيداري شيعيان به خصوص علما و مراجع اسلام را در خصوص مبارزه ي جدي با اين اهانت ها بيش از پيش روشن مي نمايد. در اين رابطه با «آيت الله دستغيب» به گفت و گو نشسته ايم.


آيت الله «سيدعلي اصغر دستغيب» از علماي بزرگ فارس و نماينده مردم اين استان در مجلس خبرگان رهبري هستند. ايشان در زمان مبارزات عليه رژيم پهلوي از پيشگامان نهضت در استان فارس بودند. همچنين پس از انقلاب با وجود سن پايين نسبت به ساير علما، از ابتدا در مجلس خبرگان رهبري حضور داشتند. همچنين ايشان رياست حوزه ي علميه رضويه شيراز را عهده دار مي باشند.

با توجه به اين كه ذوات مقدسه ي ما چهارده تن هستند و همگي براي مؤمنين و مسلمين از شأن و جايگاه بالايي برخوردار هستند كه انكار نشدني است، چرا هجمه ها در اين يك سال اخير و مشخصاً در اين سه ماه و علي الخصوص اين توهين اخير، همه به سمت امام هادي عليه السلام متمركز شد؟

بي ترديد كساني كه نسبت به ذوات مقدسه ي پيامبر اكرم، ائمه ي طاهرين و فاطمه ي زهرا سلام الله عليهم اجمعين اهانت مي كنند، حكم ناصبي را دارند كه ما مي دانيم ناصبي ها وضعيت شان وضعيت خارج از دين و خارج از اسلام است. حالا اگر احياناً داعيه ي اسلام را هم داشتند، بعد كه يك چنين چيزي از آن ها صادر شد آن ها حكم ارتداد دارند و ما در روايت هم داريم كه ناصبين از مشرك بدتر هستند، يعني بدنش هم نجس است.

اين از لحاظ حكم كلي و اما برنامه هايي كه الان دنبال مي شود يك برنامه هايي است كه در امتداد سياست هاي شيطاني آمريكا و صهيونيسم است، يعني منظور آن ها اين است كه بنيان و اساس ايمان، هويت و ايستادگي در برابر ظلم و ستم را به نوعي بتوانند تخريب و ويران كنند. شما ببينيد وقتي كه حرم مطهر آن حضرات، يعني حضرت امام هادي و حضرت امام عسگري (ع) را به آن وضعي كه چند سال قبل مشاهده شد، بمب گذاري و تخريب مي كنند، اين خصومت و دشمني آن ها نسبت به چه چيزي است؟

بي ترديد از آن جهت است كه اين بقاع متبركه و اين آثار، مربوط به انسان هاي كامل و اسوه ها و الگوهاي حقيقت انساني و عدالت در جامعه ي بشري است، خب اين ها با اين خصومت دارند. طبيعي است كه آن ها توهين و هتك را روا مي دارند و بي ترديد چنين افرادي مهدور الدم هستند.

سوال دقيقا اينجاست كه چرا هجمه ها بر امام هادي عليه السلام متمركز شده است؟

البته كلهم نور واحد، اين را مي دانيد كه تمام ائمه ي اطهار عليهم الصلاه و السلام اين ها نور واحد هستند و هيچ فرقي به لحاظ مقام، منزلت، ايده و اهداف بين آن ها نيست، همه يكي هستند. حالا هر كدام در عصر خودشان به نوعي تكليفي داشتند و به تكليف عمل مي كردند و قطعاً اوصاف برخي از آن ها ظهور و بروز بيشتري داشته است.

امام هادي عليه الصلاه و السلام در شرايطي بسيار دشوار و سخت هستند و تحت حاكميت بدترين عناصر خاندان ظالم و ستمگر بني عباس. چه بسا يكي از دلايل اين تمركز توهين از اين جهت باشد كه امام هادي عليه السلام يك مقدار نسبت به ساير ائمه شايد ناشناخته تر باشند. در جوامع اسلامي و حتي شيعي هم آن چنان كه بايد شناسانده نشده اند. البته معتقدات شيعي همان طور كه عرض كردم از لحاظ كلي اين است كه همه ي ائمه نور واحد هستند، يعني امام هادي عليه السلام همان مقام و منزلت و مرتبتي را دارند كه آبا و اجداد طاهرين ايشان داشتند.

از لابه لاي صحبت شما يك سوال براي ما پيش مي آيد كه نكته ي خيلي ظريفي است. چرا در جوامع اسلامي و علي الخصوص شيعي، نسبت به شناخت از معارف دو امام نهايي ما قبل از امام زمان عليه السلام و اهميت ايشان كمتر كار شده است، خب طبيعتاً جامعه ي كبيره را ما از وجود مقدس امام هادي عليه السلام داريم، چرا با اين وجود شناخت ما نسبت به ايشان كم است؟

البته كار شده است و اين گونه نيست كه كار نشده باشد، تاريخ زندگي هر دو بزرگوار، چه امام دهم و چه امام يازدهم عليهم السلام فضائل و مناقب آنها، كلمات و سخنان آن ها جمع آوري شده است و در كتب تاريخ و حديث ما هست...

بله، اما در منابر كمتر گفته مي شود!

بله، اين ضرورتي است كه بايد روي اين مسئله كار بشود، خصوصاً كه در واقع از عصر امام هادي و بعد هم امام حسن عسگري عليهم السلام طليعه ي وجود مبارك حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداه هست و مي دانيم كه اين دو بزرگوار آن هم در شرايط بسيار سخت تقيه، زمينه را عملاً براي غيبت فرزندشان حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فراهم مي آوردند. يعني در يك شرايطي كه حقيقتاً شايد يكي از علل اين كه بعضي از زواياي زندگاني اين بزرگواران هم آن چنان باز نشده، همين باشد كه شرايط بسيار شرايط سختي بوده است و بخش عمده اي از زندگي اين بزرگواران در زندان ها و در محدوده ي پادگان هاي نظامي دشمنان گذشته است. در هر حال البته وظايف و تكاليف مبلغين و مروجين خصوصاً پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام اين است كه اين كار و رسالت را انجام بدهند.

با توجه به اين كه اين توهين شده است، جامعه ي شيعه اعم از علما و مردم، هر كدام چه وظيفه اي داريم؟

البته اصل موضوع اين كه شناخت دشمن و مسئله ي تولي و تبري به موازات هم بايد باشد، يعني به همان اندازه كه از حضرات ائمه ي طاهرين عليهم الصلاه و السلام بايد معرفت و شناخت داشته باشيم، نسبت به دشمن شناسي هم بايد به تعبيري آگاهي و بصيرت داشته باشيم و همان طور كه نسبت به اين بزرگواران تولي داريم و آنها را اولياء خدا و اولياء خودمان مي دانيم، از آن سو هم بايد نسبت به دشمنان آن ها تبري و حس بيزاري جستن داشته باشيم و دستورات آن ها را بايد به عنوان برنامه هاي زندگي خودمان در همه ي ابعاد پياده كنيم و به همان اندازه كه دوستي و علاقه و عشق نسبت به اين بزرگواران داريم، نسبت به دشمنان شان هم بايد ابراز و اظهار عداوت و دشمني داشته باشيم.

جهت حسن ختام بحث اگر راجع به فضيلت و اهميت زيارت جامعه ي كبيره كه بسياري از علماي ما از آن به عنوان مرام نامه ي شيعه ياد مي كنند براي ما صحبتي بفرماييد ممنون مي شويم.

در حقيقت مي دانيم كه اين زيارت يك دوره ي معارف ائمه ي طاهرين عليهم الصلاه و السلام است، يعني معرفت امام از اين مجموعه به خوبي به دست مي آيد و كه در روايت داريم كه «من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميته جاهليه» در حقيقت اگر اين معرفت حاصل نباشد نسبت به امام زمان و نسبت به هر امامي در عصر خودش، طبعاً انسان به مرگ عصر جاهليت از دنيا رفته است.

يكي از ثمرات اين زيارت در حقيقت بخشي از معرفت امام و شناخت نسبت به امام است. همان چيزي كه ما در دعا هم مي گوييم كه «اللهم عرفني حجتك، فإنك إن لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني» خدايا به من بشناسان حجتت را و اگر من حجت تو را نشناسم گمراه به دين خودم هستم، اين بدين معناست كه هر كسي به حد توان و استعداد و ظرفيتش بايد از اين درياي معارف الهيه كه مربوط به معرفت امام است بهره بگيرد و استفاده كند و خوب اين بزرگواران را بشناسد و در تأسي نسبت به آن ها عاملانه و آگاهانه ثبات و پايداري داشته باشد.

نهايتاً اين كه بعضي ها كه اين دعا را مي خوانند و ترجمه ي صحيح آن را هم توجه مي كنند، اگر جايي از اين زيارت برايشان مورد سؤال است حتماً از علما، دانشمندان و بزرگان سؤال كنند. كساني كه اهل مطالعه هستند شرح هايي بر زيارت جامعه نوشتند، آن ها را هم مطالعه كنند و ان شاءالله در اين مسئله غفلت نورزند. مردم بايد آگاهي و اطلاع بيشتري پيدا كنند. در زندگي خودشان هم طبيعتاً تأثير خواهد گذاشت، چون اوصاف و بزرگي هاي اسوه ها و الگوهاي ماست. هر فرد شيعه در حقيقت حتماً بايد در تأسي نسبت به آن بزرگواران توجه داشته باشد.

نهايتا اگر نكته اي باقي مانده است در خدمت شما هستيم.

در شرايط كنوني كه الحمد لله از ولايت حقه ي الهيه برخوردار هستيم (چه در زمان حضرت امام خميني رحمه الله عليه و چه در زمان مقام معظم رهبري،) و ايشان را به عنوان نواب عام امام زمان عليه السلام مي دانيم. در حقيقت اين بزرگواران نموداري از آن ذوات مقدسه به عنوان حاكم جامعه ي اسلامي هستند. الحمد لله شرايط بسيار فراهم است كه ما آشنايي بيشتر نسبت به مكتب اهل بيت عليهم السلام پيدا كنيم. در اين جهت رسانه ها، اعم از رسانه ي ملي يا كساني كه به هر حال اين امور را پيگيري مي كنند، واقعاً از جنبه هاي مختلف بايد بيش از گذشته تلاش و فعاليت كنند و در سطح جامعه اين بصيرت و آگاهي را ان شاء الله گسترش بدهند.

***