تفسير قرآن در كلام امام هادي عليه السلام


قرآن كريم در انديشه، گفتار و كردار پيامبر اعظم و اهل بيت او، تجسم و عينيت تمام يافته و سيره كريمانه و سخنان حكيمانه آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر كتاب الهي در ابعاد گوناگون آن است. يكي از رسالت هاي مهم امامان معصوم، تبيين احكام و تفسير قرآن بود. ميراث قرآني ارزشمندي كه از حضرت امام هادي(ع) باقي مانده است، از ذخاير عظيم تفسيري معصومان(ع) است.
در اين مقاله تفسير برخي ايات را از منظر ايشان مي آوريم. اما ابتدا به يكي از مباحث فكري و عقيدتي دوران امام هادي(ع) اشاره مي كنيم. به گفته محققان، بحث در باب مخلوق بودن قرآن، از اواخر حكومت بني اميه آغاز شد و نخستين بار، جعد بن درهم، معلم مروان بن محمد آخرين خليفه اموي، اين بحث را مطرح كرد. او اين فكر را از ابان بن سمعان و ابان نيز از طالوت بن اعصم يهودي فرا گرفته بود.[1]. گروه معتزله نيز كه در مسائل عقيدتي كند وكاو عقلي بيش از حدي مي كردند و اين بحث ر در صفات خدا مطرح ساخته بودند، با قديم بودن قرآن كه اشاعره و اهل حديث از آن جانبداري مي كردند، به مخالفت برخاستند.
در زمان امام هادي(ع) سخت گيري ها و اصرار معتزله بر روي مخلوق بودن قرآن، سبب نفرت مردم از آنان شد و متوكل عباسي خود جانب اهل حديث (اشاعره) را گرفت و مسئله معروف به «محنه القرآن» را خاتمه داد، ولي بحث همچنان رونق داشت و تا مدت ها در جامعه اسلامي مطرح بود.[2] امام هادي(ع) مصلحت را سكوت در برابر اين بحث و جدال فكري ديد و مسلمانان را از چنين مباحث بيهوده اي برحذر داشت. ايشان در پاسخ يكي از شيعيان بغداد نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحيم. خداوند ما و تو را از دچار شدن به اين فتنه حفظ كند كه در اين صورت بزرگ ترين نعمت را بر ما ارزاني داشته است، و گر نه هلاكت و گمراهي است. به نظر ما بحث و جدال درباره قرآن ( كه مخلوق است يا قديم؟) بدعتي است كه سؤال كننده و جواب دهنده در آن شريك اند؛ زيرا پرسش كننده دنبال چيزي است كه سزاوار او نيست و پاسخ دهنده نيز بي جهت خود را به زحمت و مشقت مي افكند كه بيرون از توان او است. خالق، جز خدا نيست و به جز او همه مخلوق اند. قرآن نيز كلام خداست و از پيش خود اسمي براي آن قرار مده كه از گمراهان خواهي گشت. خداوند ما و تو را از مصاديق سخن خود قرار دهد كه مي فرمايد: متقيان كساني هستند كه در نهان از خداي خويش مي ترسند و از روز جزا بيمناك اند».[3]
تازه بودن قرآن در همه زمان ها
يعقوب بن سكيت نحوي مي گويد: امام هادي(ع) فرمود:
«إنّ الله تعالي لم يجعله لزمان دون زمان و لالناس دون ناس، فهو في كلّ زمان جديد، و عند كلَّ قوم غضّ إلي يوم القيامه؛ خداي سبحان قرآن را براي زمان خاص بدون زمان ديگر، و براي مردمي خاص بدون مردم ديگر، قرار نداده است. از اين رو، قرآن تا قيامت در هر زمان نو، و نزد هر ملتي تازه است».[4]
تفسير ايه شريفه)ام تريدون أن تسألوا رسولكم([5]
حضرت امام حسن عسكري(ع) از امام هادي(ع) نقل مي كند كه فرمود: )ام تريدون(؛ يعني بلكه اي كفار قريش و يهود! شما از پيامبر خود همان معجزات پيشنهاده شده اي را ـ كه نمي دانيد ايا به صلاحتان است يا نه ـ مي خواهيد كه قبلاً آن را از موسي خواستند، و به ايشان پيشنهاد كردند، و گفتند كه: )لَن نُؤمِنَ لَكَ حتّي نَرَي اللهَ جَهرَهً فأخَذَتْكُم الصّاعِقَهُ([6]؛ ما هرگز به تو ايمان نمي آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم، پس صاعقه شما را فرا گرفت».
)و من يتَبّدلُ الكفر بالايمان(؛ يعني پس از پاسخ پيامبر(ص) به ايشان كه: آن درخواست پيشنهادي به خدا به مصلحتشان نيست، و اگر هم درست ( و مصلحت) باشد، پس از آوردن آن معجزات از سوي خداوند «چنانچه كسي كفر را با ايمان عوض كرد»، يعني به معجزات ايمان نياورد يا چون فهميد به مصلحت نيست و بايد به همان براهين و معجزات موجود اكتفا كند، قبول نكند و كفر را با ايمان عوض كند، لجاجت ورزد و حجّت راستين حق را نپذيرد، )فقد ضلَّ سواء السبيل(؛ يعني از راهي كه به بهشت مي رسد، گمراه شده و در راهي كه به دوزخ مي رسد، گام نهاده است...».[7]
تفسيرميسر
ابراهيم بن عنبسه به امام هادي(ع) نوشت: چنانچه سرور و مولايم مصلحت بداند، بفرمايد كه مراد از «ميسر» در ايه شريفه )يسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيسِرِ([8]چيست؟ امام هادي(ع) در پاسخ نوشت: هر چه با آن قمار شود، مَيسِر است و هر مست كننده اي حرام است.[9]
تفسير ايه مباهله[10]
عياشي نقل كرده است امام هادي(ع) در تفسير ايه شريفه مباهله فرمود:
«و اگر مي فرمود: بياييد مباهله كنيم و لعنت خدا را بر شما قرار دهيم، آنان براي مباهله نمي آمدند، و گرنه خدا مي داند كه پيامبرش پيام هاي او را به مردم مي رساند و دروغگو نيست».[11]
سرزنش تشبيه كنندگان
صدوق نقل مي كند: محمد بن عيسي از امام هادي(ع) درباره ايه شريفه ) وَ الأرضُ جميعاً قَبْضَتُهُ و يوْمَ القيامَهِ وَ السَّماواتُ مَطْوياتٌ بيمينهٍ([12] پرسيدم. فرمود: خداي سبحان سرزنش كرده كسي را كه او را به خلقش تشبيه مي كند. ايا نمي بيني كه (در صدر ايه) مي فرمايد: )و ما قدروا الله حق قدره(؛ «و خدا را چنان كه شايسته است نشناخته اند» كه مي گويند: «تمام زمين در روز قيامت، در قبضه اوست و آسمان ها پيچيده در دست راست او»؛ نظير آنجا كه خداي سبحان مي فرمايد: «و خدا را آن چنان كه شايسته است، نشناخته اند كه مي گويند: خدا چيزي را بر بشري نازل نكرده است». سپس خداي سبحان خود را از قبضه و يمين منزّه مي شمرد و مي فرمايد: «خداوند پاك و برتر است از آنچه با وي شريك مي گردانند».[13]
تفسير )لِيغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تقدَّم(َ[14]
استرآبادي نقل مي كند: از امام هادي(ع) درباره ايه «تا خداوند از گناه گذشته و اينده تو درگذرد»، پرسيدند. فرمود: پيامبر خدا(ص) كدام گناه گذشته و اينده اي دارد؟ اين گناهان گذشته و اينده شيعيان علي(ع) است كه خدا آن را بر دوش پيامبر(ص) مي نهد و از همه به خاطر او در مي گذرد».[15]
تفسير ايه )يوْمَ يعَضُّ الظّالم علي يدَيه(
علامه مجلسي نقل مي كند: به متوكّل عباسي خبر دادند كه امام هادي(ع) ايه شريفه)يوم يعضُّ الظالم علي يديه يقول ياليتني...([16] را بر خليفه اول و دوم تطبيق مي كند. متوكل گفت: با او چه كار كنيم؟ گفتند: مردم را جمع كن و از او در حضور مردم بپرس. اگر همان پاسخ را داد، مردم به حسابش مي رسند، و اگر غير آن را گفت، نزد ياران خود رسوا مي شود. متوكّل همه قضات و بني هاشم و ياوران خود را فراخواند و در جمع آنان از امام هادي(ع) پرسيد. آن امام همان فرمود: اينان كساني هستند كه خدا با كنايه از ايشان سخن گفته است و بر ايشان منّت نهاده و عيبشان را پوشانده است. ايا امير مي خواهد آنچه را خدا پوشانده، آشكار كند؟ متوكّل گفت: نه، نمي خواهم.[17]
تفسير )تَبَّتْ يدا أبي لَهَبٍ([18]
مجلسي نقل مي كند كه متوكّل روزي يك نويسنده نصراني به نام ابا نوح را صدا كرد و اطرافيان با كنيه خواندن اهل كتاب را جايز نشمردند. متوكل استفتا كرد و پاسخ هاي گوناگون شنيد. از امام هادي(ع) نيز آن را پرسيد. امام(ع) در پاسخ نوشت: )بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم تبَّتْ يدا أبي لَهَبً(. متوكل فهميد كه جايز است؛ زيرا خدا كافر را با كنيه خوانده است.[19]
فضيلت سوره هَلْ أتي
شيخ طوسي نقل مي كند كه علي بن عمر عطار گفت: در روز سه شنبه خدمت امام هادي(ع) رسيدم. فرمود: تو را ديروز نديدم. عرض كردم: در روز دوشنبه حركت به سوي مقصد را دوست ندارم. امام هادي(ع) فرمود: اي علي! هر كه مي خواهد خدا او را از شرّ روز دوشنبه حفظ كند، در ركعت اوّل نماز صبح آن، سوره هل أتي را بخواند. سپس امام هادي(ع) ايه )فَوَقاهُمُ اللهُ و شَرَّ ذلكَ الْيوْمِ وَ لقّاهُمْ نَضْرَهً وَ سروراً([20] را خواندند.[21]
تفسيربَلْ هم أضلّ
شيخ طوسي با سند خود از عبيد الله بن محمّد تميمي نقل مي كند كه گفت: در سامرا از سرورم ابوالحسن امام هادي(ع) شنيدم كه مي فرمود: اراذل و اوباش، قاتلان پيامبران اند، و عامّه، نامي است كه از عمي (به معناي نابينايي) گرفته شده است و خداوند نخواست ايشان را فقط به چارپايان تشبيه كند؛ از اين رو، فرمود: )بل هم اضلّ[22](؛ «بلكه گمراه ترند».[23]

***

[1] . ر.ك: تاريخ تمدن اسلام، ترجمه علي جواهر كلام، تهران، انتشارات اميركبير، 1336ش، ج3، ص214.
[2] . براي آگاهي بيشتر درباره بحث خلق قرآن مي توانيد به منابع ذيل رجوع كنيد: تاريخ الخلفاء، سيوطي، ص306 ـ 312؛ ضحي الاسلام، احمد امين، ط?، قاهره، المكتبه المصريه، ج3، ص 155ـ 207؛ بحوث الملل و النحل، جعفر سبحاني، ط2، قم، لجنه اداره الحوزه العلميه، 1411ق، ج2، ص252ـ269.
[3] . التوحيد، صدوق، تهران، مكتبه الصدوق، 1387ه.ق، ص224، ح4؛ الأمام الهادي من المهد الي الحد، ص156، ح19؛ انبياء/ 49: )الّذينَ يخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَهِ مُشْفِقُون(.
[4] . الامالي، شيخ طوسي، ص 580، ح1203؛ بحارالأنوار، ج92، ص15، ح9.
[5] . بقره /108.
[6] . بقره / 55.
[7] . بحارالانوار، ج17، ص421، ح47؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادي، ص120ـ124.
[8] . بقره / 219.
[9] . تفسير العياشي، ج1، ص501، ح311.
[10] . ايه مباهله در سوره آل عمران / 61 آمده است: )فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نساءَنا وَ نِساءَكُمْ و أَنْنُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نََبْتَمِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَي الكاذبينَ(.
[11] . تفسير العياشي، ج1، ص176، ح55؛ بحارالانوار، ج21، ص342، ح9.
[12] . زمر / 67.
[13] . التوحيد، صدوق، ص160، ح1، معاني الأخبار، ص14، ح4.
[14] . فتح / 2.
[15] . بحارالانوار، ج24، ص273، ح57؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادي(ع)، ص152.
[16] . فرقان / 27.
[17] . بحارالانوار، ج30، ص246، ح113 و ج50، ص214، ح26.
[18] . مسد / 1.
[19] . بحارالانوار، ج10، ص391، ح4؛ فرهنگ جامع سخنان امام هادي، ص154.
[20] . انسان / 11
[21]. الأمالي، شيخ طوسي، ص224، ح389.
[22] . فرقان / 44.
[23] . الامالي، شيخ طوسي، ص613، ح 1267؛ بحارالانوار، ج70، ص11، ح12.