در مورد فرزندان و ياران امام هادي ع توضيحاتي بيان فرماييد؟



فرزندان امام هادي ـ عليه السّلام ـ:

امام هادي ـ عليه السّلام ـ چهار پسر داشت و يك دختر. پسران حضرت عبارتند از ابو محمد حسن بن علي (امام حسن عسكري) كه امام يازدهم شيعيان است، محمد، حسين، جعفر و يك دختر به نام عاليه يا عليّه يا عايشه.[3]
1. امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ امام يازدهم شيعيان و پدر گرامي امام زمان (عج) است. «حضرت در ماه ربيع الثاني سال 232 هـ.ق در مدينه چشم به جهان گشود». در مورد روز ولادت اختلاف است ولي روز هشتم مشهورتر است. نامش حسن كنيه اش ابو محمد و برخي القابش السراج و العسكري و ابن الرضاست. «پدرش امام هادي و مادرش حديث (سليل) است.[4]
حضرت در 22 سالگي به امامت رسيد و پس از 6 سال امامت در هشتم ربيع الاول سال 260هـ..ق در سن 28 سالگي در سامرا به ديار باقي شتافت و در همان خانه پدري در جوار پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد.[5]
2. حسين: او سيدي جليل القدر و عظم الشأن بوده و به او و امام حسن عسكري سبطين مي گفتند و به جدشان امام حسن ـ عليه السّلام ـ و امام حسين ـ عليه السّلام ـ تشبيه مي كردند. روايت است كه صداي امام زمان شبيه صداي عمويش حسين است. حسين از زاهدان و عابدان زمان خود بوده و به امامت برادرش (امام حسن عسكري) اعتراف مي كرد. معروف است كه قبر حسين در كنار قبر پدر (امام هادي) و برادرش (امام حسن عسكري) در زير همان قبّه ساميه است.[6]
3. سيد محمد: او از بزرگان سادات و داراي كرامات بي شماراست. حتي اهل سنت و عربهاي باديه‎نشين به شدت به او احترام كرده و از او مي ترسند. آنها هرگز قسم دروغ به سيد محمد نمي خورند و پيوسته براي او نذر مي كنند. كرامات بسيار زيادي مانند شفاي مفلوج و مرضهاي صعب العلاج و رفع گرفتاريهاي شديد از او نقل شده است.[7]
سيد محمد فرزند بزرگ امام هادي ـ عليه السّلام ـ بود و حضرت علاقه شديدي به او داشت حتي عده زيادي از شيعيان گمان مي كردند او امام بعدي و جانشين پدر خواهد شد. امّا سيد محمد در زمان پدر از دنيا رفت.
عده اي از بني هاشم نقل مي كنند: ما هنگام وفات سيد محمد در خانه امام هادي ـ عليه السّلام ـ جمع شده بوديم ناگهان جواني وارد شد و در طرف راست پدر نشست. ما او را نمي شناختيم؛ پرسيديم: كيست؟ گفتند: حسن فرزند امام هادي. در آن وقت به نظر بيست ساله بود. از طرز صحبت امام هادي با او فهميديم كه او امام شيعيان و جانشين پدر است. با مرگ سيدمحمد، شيعيان فهميدند كه سيد محمد امام نبوده است. البته آگاهي دادن امام هادي و فضايل و خصوصيات امام حسن عسكري نيز در تصحيح اعتقاد شيعيان تأثير داشت.[8] مزار سيد محمد در هشت فرسخي سامرا نزديك روستاي «بلد» است.[9]
4. جعفر: او پس از شهادت امام حسن عسكري به ناحق ادعاي امامت كرد و در تلاش بود با نماز خواندن بر جنازه امام حسن عسكري عملا ثابت كند كه امام است، ولي امام زمان كه كودكي تقريباً 5 ساله بود آمد و عمويش را كنار زد و خود بر جنازه پدر به نماز ايستاد. در روايتي از امام زمان آمده كه عموي ما جعفر مانند برادران يوسف است. يعني مثل آنها پشيمان شده و توبه كرده است پس «لا تقول فيه الا خيراً» كلمه كذاب را نگوييد و جعفر توّاب بگوئيد.
جعفر فرزندان زيادي داشته و تعداد آنها را تا 120 نفر ذكر كرده اند. او در 45 سالگي در سال 271 هـ.ق از دنيا رفت و در سامرا دفن شد.[10]
در مورد تنها دختر امام هادي ـ عليه السّلام ـ منابع چيزي نقل نكرده اند تنها براي او سه نام ذكر كرده اند: عاليه، علّيه، عايشه.

ياران امام هادي

با وجود جو اختناق و ستم، امكان استفاده از امام هادي ـ عليه السّلام ـ بسيار محدود بود، ولي برخي مشتاقان معارف قرآن و علوم اهل بيت توانستند از محضر حضرت كسب فيض نمايند. شيخ طوسي 185 نفر از راويان حديث از محضر امام هادي ـ عليه السّلام ـ را نام مي برد كه به طور خلاصه به سه نفر از آنها اشاره مي شود.

ياران:

1. عبدالعظيم حسني: از دانشمندان و راويان بزرگ است. از شاگردان و راويان امام جواد و امام هادي است. و او به امور دين آگاه و به مسائل مذهبي و احكام قرآن كاملا آشنا بود. امام هادي ـ عليه السّلام ـ به برخي از اهل ري سفارش مي نمود كه در مشكلات خود به عبدالعظيم مراجعه كنند.[11] آنقدر بزرگوار و با ايمان بود كه امام هادي فرمود: «تو از دوستان واقعي مايي»[12]. او يكبار همه عقايد خويش را به امام هادي ـ عليه السّلام ـ عرضه كرد. امام هادي ـ عليه السّلام ـ فرمود: اين همان ديني است كه خداي متعال براي بندگانش پسنديده است بر آن ثابت باش.[13]
عبدالعظيم مورد تعقيب حكومت عباسي قرار گرفت و به ايران آمد و در شهر ري پنهان شد. روزها روزه مي گرفت و شبها شب‎زنده‎داري مي كرد و گاهي مخفيانه به زيارت امامزاده حمزه - كه اكنون در كنار قبر اوست - مي رفت. وي پس از چندي بيمار شد و در زمان امام هادي ـ عليه السّلام ـ از دنيا رفت و سپس در كنار امامزاده حمزه در زميني كه براي دفن او و شيعيان وقف شده است دفن شد. در روايتي از امام هادي ـ عليه السّلام ـ ثواب زيارت او به اندازه زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ ذكر شده است.[14]
2. حسين بن سعيد اهوازي: از ياران امام رضا و امام جواد و امام هادي ـ عليهم السّلام ـ بود او اهل كوفه بود او به اهواز و سپس به قم مهاجرت كرد و در قم از دنيا رفت. او سي كتاب در فقه و آداب و اخلاق دارد و مورد وثوق علماست. حسين و برادرش حسن از راوياني هستند كه روايات بسيار زيادي از ائمه نقل كرده اند.[15]
3. فضل بن شاذان نيشابوري: او فقيهي عالي مقام و متكلمي توانا و از اصحاب امام هادي و امام حسن عسكري بود. وي كتابهاي زيادي نوشته كه مورد توجه علماي بزرگ شيعه قرار گرفته است. امام هادي ـ عليه السّلام ـ با ديدن يكي از كتابهايش فرمود: من بر اهل خراسان غبطه مي خورم كه فضل بن شاذان را در ميان خود دارند. وقتي امام حسن عسكري، كتاب «اليوم و الليله» فضل بن شاذان را ديد سه بار بر او رحمت فرستاد و فرم:ود سزاوار است به آن عمل شود. فضل در نيشابور مي زيست ولي به جرم شيعه بودن به سبزوار تبعيد شد و پس از مدتي بيمار شد و از دنيا رفت. قبر او در نيشابور قديم (يك فرسخي نيشابور فعلي) قرار دارد.[16]

***

[1] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ترجمه رسول محلاتي، ص 417 ـ طبرسي، اعلام الوري، چ 3، ص 355.
[2] . همان.
[3] . مرعشي نجفي، سيد شهاب الدين، مجموعه نفيسه، چاپ 1406 هجري قمري، ص 132 – ، عباسقلي خان ، ناسخ التواريخ، انتشارات اسلاميه، تهران، ج 7، ص 332 – شيخ مفيد، الارشاد، همان، ص 440 – محلاتي، ذبيح الله، اختران تابناك، انتشارات اسلاميه، تهران، ج 2، ص 180 – قمي، شيخ عباس، منتهي الآمال، ج 2، موسسه مطبوعاتي حسيني، ص 1010.
[4] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 2، ترجمه رسول محلاتي، ص 442 ـ منتهي الآمال، همان، ص 1011.
[5] . منتهي الآمال، همان، ص 1010 ـ اختران تابناك، همان، ص 180.
[6] . منتهي الآمال، همان، ص 1010 ـ اختران تابناك، همان، ص 180.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . همان.
[11] . پيشواي دهم، مؤسسه در راه حق، سلمان فارسي، 1369، ص 58.
[12] . همان، ص 59، به نقل از امالي صدوق، مجلسي 54، ص 204.
[13] . همان، به نقل از همان.
[14] . همان به نقل از عبدالعظيم حسني، ص 63.
[15] . همان، ص 64.
[16] . پيشواي دهم، همان، ص 65 و 66.