بازگشت

تمام دلخوشي ما


ملاك شيعگي ما ولايت هادي ست

تمام دلخوشي ما محبت هادي ست

ميان جامعه اي در گذار اياميم

كه نور جامعه اش از روايت هادي ست

چه خوب شد كه خداوند قادر متعال

نمي ز بحر كريمش ولادت هادي ست

چه خوب شد كه جهان اعتقاد نو شده اش

به سمت واسعه ي با كرامت هادي ست

به جان اين دل عاشق شراره مي افتد

هرآن زمان سخني از شهادت هادي ست

كبوترانه خيال هميشه حق طلبم

درست گرم قنوت زيارت هادي ست

همين كه شيعه مولا شدم خدا را شكر

نشاط روح به دست هدايت هادي ست

پدر به شيوه مادر هميشه مي گويد

دلِ شكسته دخيل ارادت هادي ست

سكوت اهل صفا بي قرار يك لطف است

تبسمي كه به لطف و عنايت هادي ست

قلم به عجز نشيند در آستانه او

كه نثر «جامعه» گوياي قامت هادي ست

بدون رخصت او واژه ها زمين گيرند

همين غزل نفسي از قيامت هادي ست

***